شعرستان

@sherestan


هنر اگرچه نان نمی شود اما شراب زندگیست
ژان پل سارتر

ارتباط :
@Sherestan_a



#Leave_Channel

شعرستان

21 Jan, 00:20


5938

ابوسعید ابوالخیر در راه بود، گفت: «هر جا که نظر می‌کنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. کسی نمی‌بیند و کسی نمی‌چیند.»
گفتند: کو، کجاست؟

گفت: «همه‌جاست، هر جا که می‌توان خدمتی کرد؛
یا هر جا که می‌توان به راحتی دلی به‌دست آورد. آن‌جا که غمگینی هست
و آن‌جا که مسکینی هست؛
آن‌جا که یاری طالبِ محبت است
و آنجا که رفیقی محتاج مروت.»

#کتاب
#میراث_عرفانی‌
#ابوسعید_ابوالخير
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 22:05


1102


خانه پیرزن ته کوچه
پشت یک تیر برق چوبی بود
پشت فریاد های گل کوچک
واقعا روزهای خوبی بود
پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر
منتظر بود در زدن ها را
دم در می نشست و با لبخند
جفت می کرد آمدن ها را
روضه خوان محله می آمد
میرزا با دوچرخه آهسته
مثل هر هفته باز خیلی دیر
مثل هر هفته سینه اش خسته
"ای شه تشنه لب سلام علیک"
ای شه تشنه لب...چه آوازی
زیر و بم های گوشه ء دشتی
شعرهای وصال شیرازی
می نشستیم گوشهء مجلس
با همان شور و اشتیاقی که...
چقدر خوب یاد من مانده
در و دیوار آن اتاقی که -
یک طرف جملهء"خوش آمده اید
به عزای حسین"بر دیوار
آن طرف عکس کعبه می گردد
دور تا دور این اتاق انگار
گوشه گوشه چه محشری برپاست
توی این خانهء چهل متری
گوش کن! دم گرفته با گریه
به سر و سینه می زند کتری
عطر پر رنگ چایی روضه
زیر و رو کرده خانهء اورا
چقدر ناگهان هوس کردم
طعم آن چای قند پهلو را
تا که یک روز در حوالی مهر
روی آن برگ های رنگا رنگ
با تمام وجود راهی کرد
پسری را که برنگشت از جنگ
هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز
پستچی نامه از عزیز نداشت
کاشکی آن دوشنبهء آخر
روضهء میرزا گریز نداشت
پیرزن قطره قطره باران شد
کمی از خاک کربلا در مشت
السلام و علیک گفت و سپس
روضهء قتلگاه اورا کشت
تاهمیشه نمی برم از یاد
روضهء آن سپید گیسو را
سالیانی است آرزو دارم
کربلای نرفتهء او را

#سيد_حميدرضا_برقعى

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 22:05


5937

بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد
همینکه پیکرت افتاد خواهرت افتاد

تو نیزه خوردي ویکمرتبه زمین خوردي
هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد

همینکه از طرف جمعیعت دوتا چکمه
رسید اول گودال،مادرت افتاد

تورا به خاطر درهم چه درهمت کردند
چنانکه شرح تن توبه آخرت افتاد

ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست
درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد

خبر رسید که انگشتر تورا بردند
میان راه،النگوي دخترت افتاد

کنارخیمه رسیده است لشگر کوفه
وخواهرتوبه یاد برادرت افتاد

#علی‌اکبر_لطیفیان

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 21:49


5936

#برای_ایران
#دکتر_مسعود_پزشکیان

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 21:35


5935

نحسی افتاده بود!
هر چی آب می‌جستیم، تشنگی گیرمون میومد.

#رادیو_چهرازی
@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 20:58


5934

امیدوار نباشید. مدرسه هنر، مزرعه بلال نیست آقا که هر سال محصول بهتری داشته باشد. در کواکب آسمان هم یکی می‌شود ستاره رخشان، الباقی سو سو می‌زنند

#دیالوگ
#کمال‌الملک
#علی_حاتمی

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:42


زخم ها به مرور زمان خوب میشن
اما اثرشون‌‌‌...

شعرستان

20 Jan, 13:41


5933

چه خواهش‌ها درین خاموشیِ گویاست نشنیدی؟
تو هم چیزی بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد…

#هوشنگ_ابتهاج

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:34


#شعرگرافی

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:34


🎶 تو با همه فرق داری
🎤 #محمد_حسین_پویانفر

#چادرت_را_بتكان
@mhpooyanfar

شعرستان

20 Jan, 13:27


5932

بر او ببخشایید
بر او که از
درون متلاشیست...
اما هنوز پوست چشمانش،
از تصور ذرات نور می‌سوزد
و گیسوان بیهده‌اش
نومیدوار از نفوذ نفسهای عشق می‌لرزد

ای ساکنان سرزمین ساده خوشبختی،
ای همدمان پنجره‌های گشوده در باران
بر او ببخشایید
بر او ببخشایید
زیرا که مسحور است
زیرا که ریشه‌های هستی
بارآور شماست
در خاکهای غربت او نقب می‌زنند
و قلب زود باور او را
با ضربه‌های موذی حسرت
در کنج سینه‌اش متورم می‌سازند

#فروغ_فرخزاد

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:27


5931

به هر چیز در جهان پناه بیاوری، در امان خواهی ماند؛
اما كافی‌ست انسان بفهمد بی‌پناهی...

#صادق_هدایت

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:27


5930

بهترین کار اینه که هر چیز را فقط کمی دوست داشته باشيد.
فقط کمی،
تا وقتی که پشت تان را شکستند و در یک گونی کردند، جای کمی عشق برای دیگری هم داشته باشيد...!

#تونى_موريسن
#دخترم_بيلادو
#کتاب

شعرستان

20 Jan, 13:24


5929

شب است و
آنچه دلم کرده آرزو اینجاست ...

#ملک_الشعرا_بهار
#استوری
@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:24


5928

زیستن در ناممکن‌ها بیهوده و غم‌انگیز است
نمی‌شود از رنگ دریا ماهی گرفت
نمی‌شود از عکس درختان میوه چید
و برکه‌های رؤیا،
پرندگان را سیراب نمی‌کنند

مرا ببخش...
که دیگر نمی‌توانم
به دیواری در دوردست‌ها تکیه کنم!

#رسول_یونان

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:24


5927

«دیشب خواب تو را دیدم عزیزترین!
می‌دانی کجا؟
در‌ کوپه‌ی قطاری، ما در سفر بودیم و تو مرا بوسیدی و من از خواب بیدار شدم. یعنی به زودی می‌آیی، مگر نه؟»

•نامه از #آنتوان_چخوف به اولگا کنیپر

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:23


5926

چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود...


#حسین_منزوی

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:23


5925

دستخط #هوشنگ_ابتهاج

«شنیده‌ام که درخت از درخت باخبر است
و من گمان دارم
که سنگ هم از سنگ
و ذره ذرۀ عالم که عاشقانِ همند
مگر دلِ تو که بیگانه است با دلِ من»

@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:22


5924

در مرحله خاصی از مواجهه با رنج
انسان تنهایی را بر می گزیند.
چرا که متوجه میشود هر حضوری
تنها رنجش را مضاعف میکند.
درک پریشانی درونش برای ناظر بیرونی ناممکن است. سکوت را انتخاب میکند یا دیگر نقاب ها را خشم، مسخرگی، بی تفاوتی و...

#آلبرکامو
@Sherestan

شعرستان

20 Jan, 13:20


5223

در زنـدگـی اش زوال را تـجربه کرد
یک ذهـن پر از سوال را تـجربه کرد
وقتی که پرنده در قفس مهمان شد؛
پــروازِ بـدون بـال را تـجربه کرد!

#اميرحسين_پناهنده

از كتاب:
#با_قيد_وثيقه_هايمان_آزاديم
#نشر_مایا

@Sherestan