موکل بنده در اختلاف ملکی که براشون به وجود اومده بود با وجود حق فسخی که در معامله داشتند اما اگه اقدام به طرح دعوا میکردند به نتیجه نمی رسیدند و در دعوا محکوم میشدند
نهایتا با طرف مقابل قرار گذاشتم و با مذاکره متقاعد شدند که سازش کنند
سرانجام قرار شد علاوه بر مبلغ بدهی بابت ثمن معامله ، مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان هم بابت خسارت به موکل بنده پرداخت نمایند...
پرونده ای که اگر به دادگاه میرفت بعد از دو سال دوندگی و کلی هزینه رسیدگی و وکیل ، نهایتا موکل محکوم میشد و صرفا ثمن خود را میتوانست دریافت کند
حالا دلیل اینکه میگم چرا با وجود حق فسخ موکل من نمیتوانست در دادگاه موفق شود این است که
در قرارداد قید شده بود که به محض پاس نشدن هر یک از چک های خریدار ، فروشنده حق فسخ داشته باشد
اما متاسفانه چند روز بعد از برگشت خوردن چک ، خریدار به فروشنده (موکل بنده) میگوید ۳۰ میلیون به عنوان خسارت پرداخت میکنم و یک چک جدید به موکل میدهد به مبلغ اصل بدهی + ۳۰ میلیون که آن هم سر موعد پاس نمیشود
اما چرا نمیشه فسخ این قرارداد رو از دادگاه خواست؟
به خاطر اینکه چک جدید که ۳۰ میلیون بیشتر از اصل بدهی میباشد در واقع نوعی توافق ضمنی می باشد مبنی بر اسقاط حق فسخ
بنابراین دعوای فسخ در این حالت بعیده که به نتیجه برسه