٭ از بی ملاحظهگیهای دیگران انتقاد میکنیم اما پای عمل که میرسد خود نیز ملاحظهی کسی را نمیکنیم؟
٭ در مقام فروشنده اجناسمان را گران میفروشیم اما از رانندهی تاکسی گله میکنیم که چرا کرایهاش را بالا برده؟
٭ پشت میز اداره که نشستهایم از انجام کار ارباب رجوع طفره میرویم اما وقتی در مقام ارباب رجوع هستیم اگر کارمندی از انجام کار ما طفره برود جوش میآوریم؟
٭ با کمترین انتقادی که از ما میشود بر میآشوبیم اما انتظار داریم بقیه و ایضا دولتمردان انتقادها را بپذیرند؟
٭ از ما که تعریف میکنند از خوشی در پوست خود نمیگنجیم و از کسی که از ما تعریف کرده خوشمان میآید، اما از آنکه از دیگران و بخصوص از قدرتمندان تعریف و تمجید میکند انتقاد میکنیم؟
٭ وقتی خودمان در مصدر کاری هستیم برای خویشاوندان و دوستان خود کار و ُپست جور میکنیم و این را به حساب مهربانی و مردانگی خود میگذاریم اما اگر مسئولان حکومت همین عمل را انجام دهند (که به گواه تاریخ همیشه چنین بوده است) فریاد وامصیبتا سر میدهیم؟
با این ترتیب چگونه میتوان امید و انتظار داشت با تغییر یک دولت و یا جایگزین کردن چند مقام مسئول وضع جامعهمان بهتر از این شود که هست؟
به اهمیت نقش خود در بهبود جامعه آگاه باشیم.
https://t.me/RoshdoTowseh