تو بیرحمانه دلخواهی. می فهمی؟ نمی فهمی. نمی فهمی چون هرگز کسی را چنین نخواسته ای که من خواسته امت. تو بیرحمانه زیبایی، حتی وقتی که هیچ کاری نمی کنی وفقط نگاهم می کنی ولبخند می زنی. یا حتی لبخند هم نمیزنی. تو بیرحمانه زیبایی، در تمام عکسهات. در تمام بودن هات، در تمام نبودن هات. در تمام شوق های من، در تمام سکوتهای تو. تو بیرحمانه زیبایی، وقتی نیستی و من می نشینم در فیملهای قدیمی دنبال کسی می گردم که شبیه تو باشد. تو، بیرحمانه زیبایی. وقتی به این فکر میکنم که کاش زودتر دیده بودمت یا دیرتر، جای دیگری از زندگیم، و ساعت و تقویم مرا مسخره می کنند و با صدای بلند میخندند.
تو بیرحمانه زیبایی، بی که بدانی در هر لبخند کجت چه تازیانه هاست به تنم، به تن لاغر و لالم که نه جانِ داشتن تو را دارد و نه طاقت نداشتنت را. حالا بخند، کمی دلبری کن، با غریبه ای حرف بزن و از او تعریف کن، و حق بده که دیگران هم این بی رحمانه زیباییت را میبینند و بهت ابراز علاقه میکنند اما مرا به یادت بیار بعد که تمام شدم، لبخند بزن و به اولین رهگذر بگو دیوانه رفت، دیوانه برای همیشه رفت...
#پارسا_امینی