که پاهات بپیچد به هم
سکندری بنوشی، مست کنی خراب آغوش من؟
جوری که دلت بریزد
خانه بر سرت خراب شود؟
میخواهی هی صدات کنم، جوابم را ندهی
پشت میز اتو پیدات کنم، لباست بسوزد
برهنه بمانی بین شب و روز
سرگردان دستهای خودت؟
ماه پیشانی!
میخواهی اصلاً هیچ کاری نکنم
خوابت را ببینم، دستهام بوی نارنج بگیرد؟
فقط باش...
#عباس_معروفی