اینجا بهت سخت میگذره اگه از اون آدم هایی هستی که میخای سه چهار ماهه این تخصص رو یاد بگیری ،اصلا وارد این کانال نشو ولی اگه متوجه شدی که معامله گری بسیار سخته و باید تخصصی یاد بگیری وارد شو که خوب جایی اومدی
اگر اوایل دوره هستید و وسط درس خوندن به مطلبی میرسید که درکش نمیکنید و چندین بار هم میبیند ولی متوجه نمیشید بیخیال اون بخش بشید و برید بخش بعد کلید یادگیری مفهوم فعلی تو فصل های دیگه هست گیر نکنید تو فصل ها و زمان رو از دست ندید افرادی که بخش پرایس اکشن رو تموم کردن پیشنهاد میدم برن تو بخش How to trade قسمت های تریدر در ابتدای روز و وسط روز و انتهای روز رو ببیین و عااااالی ببینن و یاد بگیرن و دوباره بیان پخش پرایس اکشن رو دوباره مرور کنن صد در صد درک مطلبشون برای کل دوره چندین برابر میشه به عبارتی بخش پرایس اکشن رو با یک نگاه کامل تر میبیند و وقتی برسید به بخش how to trade مفاهیم رو بهتر متوجه میشید
هرچه میزارن ریوارد های منطقی که میگیرید بیشتر باشه درصد خطا پوشیده میشه ولی دلیل بر این نمیشه که بی مهابا و سر سری ترید کنید هر ترید مستقل از ترید قبله هر ترید باید در نواحی گرفته بشه که در اون ناحیه شما Edge داشته باشی و این edge سریعا توسط کامپیوتر ها و بهترین معامله گران شناسایی میشه و سریعا بازار در اون جهت حرکت میکنه و سریعا هم خنثی میشه
شما باید در معامله گری به مرحله ای برسید که نسبت ۶ برد و ۴ باخت داشته باشید یعنی فقط یک واحد از ۵۰/۵۰ فاصله داشته باشید و ریوارد شما ۲ باشه اگر ریوارد شما ۳ بشه که معادله تریدر بسیااااار عالی میشه
هرچه تعداد برد بیشتر باشه چه بهتر ولی به نظرم نسبت ۶به ۴ مرحله است که واقعا خوبه و نسبت ۷ به ۳ فوق العاده
بنابراین کمال گرایی رو کنار بزارید و فقط به ریاضیات فکر کنید و بهش اعتماد کنید
در یک روند نزولی یک ستاپ بی نقص هرگز اتفاق نمی افتد و اگر منتظر یک ستاپ بی نقص باشید اگر فروشنده باشید در معامله فروش قرار نمیگیرید(چون اکثر ستاپ ها در جهت روند ظاهر خوبی ندارند)و اگر خریدار باشید در تله قرار میگیرید چون اکثر تلاش ها برای برگشت روند ظاهر خوبی دارد و اکثرا ناموفق می شوند.
سهامداران این شرکتها هیچ اهمیتی نمیدهند که شما از توصیههای معاملاتی در برنامهها سودی کسب کنید یا نه. شبکهها تحلیلگران را بر اساس میزان جذب مخاطب انتخاب میکنند. آنها به دنبال افراد کاریزماتیک هستند که صادق و دلسوز به نظر برسند تا شما احساس کنید که باید به آنها اعتماد کنید. حتی اگر این افراد واقعاً صادق باشند، به این معنی نیست که میتوانند به شما کمکی کنند. در واقع، آنها میتوانند به شما آسیب بزنند؛ زیرا شما را به اشتباه متقاعد میکنند که قادر به حل مشکلات مالیتان هستند و میتوانند استرس شما را هنگام تلاش برای تأمین خانواده کاهش دهند.
آنها امید واهی میفروشند، و این به نفع خودشان است، نه شما. فراموش نکنید، هیچکس با تماشای تلویزیون ثروتمند نشده است.
تحلیلگران تلویزیونی همیشه عناوین چشمگیری دارند، استدلالهای متقاعدکنندهای ارائه میدهند، ظاهری موجه دارند، با لحنی استادانه صحبت میکنند و به نظر میرسد که زندگی خود را وقف کمک به شما کردهاند. اما اینها همگی فریبی بیش نیست و نباید فراموش کنید که این فقط تلویزیون است. هدف تلویزیون کسب درآمد برای شرکتهای صاحب برنامهها و شبکهها است.
. قطعیت در پیشبینیهای مالی، بهویژه در بازارهای پیچیده، نشاندهنده عدم درک واقعیتهای بازار است. از آنجایی که اسکلپر ها فقط در 60 درصد مواقع موفق عمل می کنند باید دقت زیادی روی احتمال 40 درصد داشت و دائما حواستان به معاملات احتمال پایین هم باشد.همیشه باید یک پلن و برنامه برای این رخداد های احتمال پایین داشته باشید زیرا این اتفاق اغلب رخ میدهد. معمولاً بهتر است از معامله خارج شوید، اما گاهی اوقات بهتر است معامله را را معکوس کنید.(اگر واقعیت کنونی به شما گفت که خارج شوید بنابراین خارج شوید و از منطق پیروی کنید و معامله را به امید نگه ندارید). همیشه مهم است که بدانید دقیقا برعکس آن چیزی که فکر می کنید در حدود احتمال 40 درصد اتفاق می افتد. شایان ذکر است که برخی از معامله گران در خواندن نمودارها و قرار دادن و مدیریت معاملات آنقدر خوب هستند که می توانند تا 90 درصد مواقع برنده شوند، اما این معامله گران کمیاب هستند.
قانون "هرگز به یک پوزیشن زیانده حجم اضافه نکن" یکی از اساسیترین قوانین در وال استریت است. با این حال، این قانون گمراهکننده است زیرا مؤسسات این کار را همیشه انجام میدهند و این بخشی از بسیاری از استراتژیهای سودآور آنهاست. چطور چنین چیزی ممکن است؟ دلیل آن این است که این ضربالمثل به معاملات خلاف روند اشاره دارد، در حالی که مؤسسات به حجم اضافه کردن به معاملات همجهت با روند مشغول هستند.
در این بخش دکتر بروکس راجه بهترین حد ضرر ها و مدریت معامله صبحت میکنه . تا جایی که متوچه شدم دکتر بروکس رویکرد ریسک ثابت رو پیشنهاد میده. رویکردی که نسبت به میانگین رنح اون موقع پیشنهاد داده 8 تیک بوده که اندازه دلاریش زیاد نشه اگر زیاد شد برید سمت میکرو
مثلا میگه در این روزهایی که میانگین رنج روزانه 10 الی 15 پوینته شما به حد ضرر 2 پونتی نیاز دارید که بیش از درصدی از حسابتون نشه.به عبارتی مقدار اکانت متناسب با 8 تیک باشه اگر کندل سیگنال بزرگ شد و مثلا 4 پوینت (16 تیک) شد باید پوزیشن سایز رو کم کنید تا مقداری دلاری ریسک شما بیش از همون 8 تیک قبلی نشه . در این صورت گراف معاملاتی شما نرم تر خواهد شد در ضرر ها
دقییییقا درسته با مطالعه بازار کم کم خودت میتونی درک کنی چی درسته چی غلطه اگه یادتون باشه من چند وقت پیش گقتم اگر میخواهید ببنید از چه مقدار حد ضرر و پوزیشن سایز استفاده کنید نگاه کنید ببینید ابتدای بازار بریک اوتی که باعث سویینگ شده چه اندازه ای هست و از اون استفاده کنید در این متن هم همین رو نوشته خیلی لذت بردم از دقتی که کردم .
پس از مطالعه بازار، متوجه خواهید شد که حد ضرر منطقی چقدر است. برای نمودار ۵ دقیقهای Emini، زمانی که میانگین رنج روزانه بین ۱۰ تا ۱۵ پوینت است، حد ضرر هشت تیکی در اکثر روزها بهخوبی کار میکند. با این حال، توجه دقیق به بیشترین حد ضرر مورد نیاز در ساعت اول بسیار مهم است، زیرا این مقدار اغلب به بهترین حد ضرر برای بقیه روز تبدیل میشود.اگر حد ضرر شما بیش از هشت تیک باشد، احتمالاً میتوانید اندازه هدف سود خود را نیز افزایش دهید. با این حال، این افزایش هدف سود تنها یک مزیت محدود ایجاد میکند، مگر اینکه کندلها بهطور استثنایی بزرگ باشند.
بعضی وقت ها این سوال از من میشه که شما روی چه ستاپی کار می کنید سوال بدی نیست کلا هیچ سوااالی در این زمینه بد نیست در جواب باید بگم که من ستاپ خاصی ندارم کل پرایس اکشن یک ستاپه معمولا وقتی وارد معامله میشم اصلا اسم ستاپ به ذهنم نمیاد در کل بخام بگم شما وقتی کل مفهوم پرایس اکشن رو درک میکنی اصلا به اسم و نوع ستاپ دقت نمیکنی و در نهایت تشخیص میدی که در در این کندل وارد بشم یا نشم آیا معادله تریدر نسبت یه احتمال به گونه ای است که ارزش ورود داشته باشه یا نه
در کل میتونم بگم ستاپی که کار میکنم کل پرایس اکشنه