🍁پاییزگرام🍁

@paeizgram


Everything is grey
His hair, his smoke, his dreams


صفحه اینستاگرام:
www.instagram.com/paeizgram

🍁پاییزگرام🍁

04 Aug, 18:42


آنقدر خسته‌ام که دیگر هیچ تلاشی برای نگه‌داشتن، خراب نشدن و ساختن نمی‌کنم. حالا فقط فروپاشی‌‌ها را به نظاره‌ می‌نشینم؛ رفتن‌هارا تماشا می‌کنم و لب به شکایت نمی‌گشایم. هرچند من هم از درون فرو می‌ریزم اما اجازه نمی‌دهم از بیرون چیزی نمایان شود.

🍁پاییزگرام🍁

15 Aug, 13:48


من به چشم‌هایش ایمان داشتم
و این از خودِ نگاه‌ کردن عمیق‌تر است.

لیانید آندری‌یف
یادداشت‌های شیطان

🍁پاییزگرام🍁

06 Aug, 19:53


می‌دانم غم‌انگیز است اما تو هرگز برایم آن‌قدر امن نبودی که بی‌هراس، نقاط تاریک روح‌ام را نشانت بدهم.

🍁پاییزگرام🍁

08 Jul, 16:53


بسیار ساده‌لوحانه است اگر فکر کنیم زمان، زخم‌ها را التیام می‌دهد. این ما هستیم که به زیستن با زخم عادت می‌کنیم.
چیزی به نام التیام و تسکین وجود ندارد.
انسان موجودی‌است که برای بقا خودش را با سخت‌ترین شرایط وفق می‌دهد.

🍁پاییزگرام🍁

18 Jun, 20:22


فاصله می‌گیریم تا آسیب نبینیم بعد همین فاصله خود عامل رنج مضاعفی‌ست.
چه باید کرد با کسی که بودنش درد است و نبودنش برایت چیزی جز رنج به همراه ندارد؟

🍁پاییزگرام🍁

24 Apr, 20:16


تو زن زیبایی هستی اما چشمانِ من غمگین‌‌تر از آن است که بتواند آن‌طور که شایسته‌‌ی توست زیبایی‌ات را ستایش کند.

🍁پاییزگرام🍁

11 Apr, 13:07


A kiss is a lovely trick designed by
nature to stop speech when words
become superfluous.

Ingrid Bergman
🎨 Edvard Munch

🍁پاییزگرام🍁

29 Mar, 15:35


و با خود زمزمه می‌کنم؛ از دلِ تاریکی‌ام ماهی پدیدار خواهد شد.

🍁پاییزگرام🍁

24 Mar, 16:46


هوا امروز بوی چیزهای تازه می‌دهد. بوی یک اتفاقِ خوش! امروز باید یا باران بیاید، یا کسی. دست‌های من بوی ریحان گرفته و بویِ نعناع!

محمد چرم‌شیر
"روایت عاشقانه‌ای از مرگ در ماه اردی‌بهشت"

🍁پاییزگرام🍁

10 Feb, 18:50


فردای مرگ تو فكر كردم ديگر نخواهم نوشت، مرگ اغلب ما را اين‌طور می‌کند، مرگ ما را به اين بچه بازی‌ها می‌كشاند. چيزی كودكانه در حزن وجود دارد، می‌خواهيم زندگی را تنبيه كنيم زيرا می‌پنداريم كه تنبيه‌مان كرده است، مانند بچه‌هایی هستيم كه قهر می‌كنند و كمی بعد ديگر نمی‌دانند چطور از قهر در بيايند.

کریستین بوبن
فراتر از بودن

🍁پاییزگرام🍁

17 Jan, 18:24


من نه تنها صورت زیبای تو را دوست دارم؛ نه تنها چشمان قشنگ‌ات را دوست دارم؛ نه تنها موهای زرین‌ات را دوست دارم؛ بلکه نام تو را، لباس‌های تو را، کفش‌های کوچک‌ات را هم دوست دارم. یعنی اگر یک ذره زباله، یک تکه کاغذ از دست تو به زمین بیفتد آن‌را برخواهم داشت و تا روز قیامت نگه خواهم‌داشت. اگر دستمال جیبی تو پیش من بود، آن را برای همیشه روی قلب خود می‌گذاشتم.

غلامحسین ساعدی خطاب به طاهره کوزه‌گرانی 

🍁پاییزگرام🍁

29 Dec, 18:50


می دانی قشنگیِ عشق به دست نیافتنی بودنش است.
اینکه در ذهنت معشوقی خاص خلق می کنی
یک آدم منحصر به فرد
کسی که با او اوج لذت و آرامش را تجربه می کنی
هرگز آزارت نمی دهد
همیشه کنارت می ماند.
اما وقتی همین دست نیافتنی را به دست می آوری
تازه داستان شروع می شود.
برخوردِ خصوصیات فردی تو با خصوصیات فردی او؛ 
توقع وسط می آید ، منیّت، حس مالکیت، شک؛
می بینی این آدمِ واقعیِ جلوی رویت، آن معشوقِ تخیلاتت نیست 
دلگیر می شوی، سعی می کنی تغییرش بدهی به آن شکلی که دوست داشتی، درگیر می شوی اما نمیشود، دلسرد می شوی...
مدتی کجدار مریز می گذرانی
می دانی دیگر در این رابطه خوشحال نیستی اما حالا دیگر کندن سخت شده، چون دچار عادت شده ای... که البته خودت به آن می گویی دلبستگی، دوست داشتن...
تنهایی سخت است
پذیرشِ اینکه انتخابت غلط بوده سخت تر...
مستاصل می شوی، درگیرتر می شوی
دیگر نه حس خوبی می گیری، نه حس خوبی می دهی؛
خسته می شوی، طرف مقابلت را هم خسته می کنی...
رفتارهایی می کنی که قبل تر ها از خودت بعید می دانستی...
آخر یک روز با برچسب هایی که از طرف مقابلت خورده ای ترک می شوی...
مینشینی یک گوشه
برمی گردی به روزهای اول
دقیقا روزی که فهمیدی این آدم آدمِ تو نیست؛
می بینی همه کار برای این رابطه کرده ای جز یک کار:
باید به موقع رها می کردی

#پریسا_زابلی‌پور

🍁پاییزگرام🍁

18 Dec, 19:08


شاعر یونانی آ.کلوناریس شعر زیبایی دارد به این صورت:

این نامه را در قطار بخوان
باز کردی اگر چمدانت را
دنبال خاطره‌هایی نگرد که هرگز‌ نمی‌خواستی از تو جدا شوند
آن ها را من برداشتم تا سنگین نشود بار ِتو و جا باشد برای خاطرات جدیدت.
برای من این چمدان کوچک
و این راه دراز هم می‌تواند بهانه فردا شود.

فکر می‌کنم این یکی از زیباترین روش‌های جدایی‌ و پایان است. راهی کردن آدمی به سوی سرنوشتی جدید و آینده‌ای روشن با خاطری آسوده و سبک‌بال؛ درحالی که خودت سنگینی بار خاطرات را به دوش می‌کشی.

🍁پاییزگرام🍁

18 Dec, 10:01


قالت: وما أخبار قلبك؟
قلت: يذكرك كثيراً...

[زن] گفت: از قلبت چه خبر؟
گفتم: بسیار از تو یاد می‌کند...

#فاروق_جويدة