Mr.Mentor

@mr_mentor


Admin: @Zamani724 @Reza_shavaly

سلام بر دوستان تریدر عزیز

این کانال برای نشان دادن مسیر تریدر شدن و کمک به تریدرها برای پیمودن این مسیر ساخته شده است، امیدواریم از این مسیر لذت ببرید🌹

Mr.Mentor

03 Oct, 19:58


💬 خطرناک ترین جمله در سرمایه گزاری : این بار قضیه فرق دارد.

جان تمپلتون

[@mr_mentor]

Mr.Mentor

06 Sep, 17:54


💬 ریسک از آنجایی ناشی می شود که ندانید در حال انجام دادن چه کاری هستید.

وارن بافت
[@mr_mentor]

Mr.Mentor

24 Aug, 05:15


💬 سرمایه گزاری باید بیشتر شبیه تماشای خشک شدن نقاشی یا تماشای رشد چمن باشد

اگر هیجان میخاهید ۸۰۰ دلار بردارید و به لاس وگاس بروید.

پاول سموئلسون

[@mr_mentor]

Mr.Mentor

17 Aug, 18:51


💬 اینکه درست میگفتید یا اشتباه میکردید مهم نیست

این مهم است که وقتی حق با شما بود چقدر پول درآوردید و وقتی اشتباه می کردید چقدر ضرر کردید.

جورج سورس

[@mr_mentor]

Mr.Mentor

03 Aug, 17:54


💬 نیازی نیست متخصص موشک باشید !

سرمایه گزاری بازی ای نیست که در آن فردی با آی کیو ۱۶۰ بتواند فردی با آی کیو ۱۳۰ را شکست دهد .

وارن بافت

[@mr_mentor]

Mr.Mentor

01 May, 12:24


خلاصه ی درس 20:
نوسان بازار ها و نوسان احساسات

حجم نوسانات یک سهم مسئله بسیار مهمی است زمانی که شما ندانید حجم بازار چقدر است روی نماد معاملاتی شما چه مقدار تبادل پول و جابجایی وجود دارد دچار احساس پریشانی می‌شوید چرا که با حد ضررهای کوچک و ریواردهای بزرگ انتظار سود کلان دارید در صورتی که باید توقع خودتان را پایین بیاورید و بر اساس نماد خودتان رفتار کنید درصد بالایی از پریشانی احساسی شما از اجرای ضعیف معاملات و مدیریت ضعیف ریسک و معامله نشأت می‌گیرد و به همان اندازه که خلق و خوی شما بر معامله‌گری شما تاثیر می‌گذارد، معامله‌گری نیز بر خلق و خوی شما تاثیر می‌گذارد در واقع نوسانات بازار خلق و خوی شما را دچار نوسان می‌کنند چرا که نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله به میزان قابل توجهی تغییر می‌کند و مسئله ریسک به ریوارد نسبی است  و به دنبال سودهای بزرگ بودن به طور اجتناب ناپذیری افت سرمایه‌های بزرگ را به همراه دارد کلید موفقیت در معامله‌گری این است که در محدوده ریسک‌پذیری خودتان معامله بکنید در این صورت موج‌های قیمت نمی‌توانند تاثیری روی دیدگاه شما در مورد بازار و روند تصمیم‌گیری شما داشته باشند در واقع شیوه کنترل معاملات پادزهر قوی برای احساس پریشانی در معامله‌گری است و شما به عنوان مربی خود باید همیشه خلق و خوی خودتان را تحت نظر داشته باشید.

Mr.Mentor

30 Apr, 13:23


خلاصه ی درس 19:
نامتناسب بودن

می‌خواهم برای شما در مورد شیوه‌های مختلف عمل کردن و پیاده کردن یک استراتژی را توسط چند نفر نشان بدهم و به شما بگویم که همه افراد شبیه به یکدیگر نیستند در بازار تفاوت‌هایی از قبیل:

یک بازار یا دارایی مشخص:
بازارها رفتار و ساختارهای متفاوتی دارند بعضی از آنها نوسان زیادی دارند و بعضی از آنها نوسان کمتری دارند بعضی اطلاعات بیشتر در اختیار معامله‌گر می‌گذارند و بعضی‌ها نه در هر صورت شخصیت بازار باید با شخصیت شما تناسب داشته باشد

یک استراتژی اصلی:
استراتژی یا استراتژی‌های اصلی معامله‌گر، شیوه ادراک او از نحوه عرضه و تقاضا در بازار را نشان می‌دهد استراتژی بعضی از شما بصری است از نمودار و الگوی تکنیکال استفاده می‌کنید در حالی که استراتژی برخی دیگر آمار محور و مدل محور است برخی برخلاف روند معامله می‌کنند و عده‌ای دیگر در جهت روند معامله می‌کنند

تایم فریم:
معامله‌گر نوسانگیر که به سرعت اطلاعات را پردازش می‌کند معاملات خود را تنها برای چند دقیقه باز می‌گذارد و با معامله‌گر میان روزی و معامله‌گر موقعیتی که معاملاتش در طول شب باز نگه داشته می‌شود متفاوت است

چهارچوبی برای تصمیم گیری:
برخی از معامله‌گران در تصمیم‌های خود گزینشی و غریزی رفتار می‌کنند اطلاعات  بازار را به گونه‌ای پردازش می‌کنند که انگار همه چیز آشکار و روشن است و برخی دیگر قبل از تصمیم گیری به میزان قابل توجهی تحلیل انجام می‌دهند

اینکه چه ابزاری را معامله می‌کنید چطور آن را معامله می‌کنید باید بیان کننده نقاط قوت و سبک شناختی متمایز شما باشد پس هر روش و هر سبکی که در این تجارت وجود دارد به خودی خود بد نیست؛ فقط متناسب با همه نیست و بزرگترین مشکلی که در این حیطه گریبان گیر معامله‌گران می‌شود این است که وقتی بیش از حد معامله می‌کنند باعث می‌شود از  شیوه معامله‌گری خود خارج شوند و در نتیجه خارج از چهارچوب خود معامله می کنند.

Mr.Mentor

29 Apr, 14:20


خلاصه ی درس 18:
اضطراب عملکردی; رایج ترین مشکل معامله گری

رایج‌ترین مشکل معامله‌گری اضطراب  عملکردی است تصور کنید برای یک مصاحبه کاری آماده شده‌اید همه صحبت‌ها و چهارچوب مسئله را سنجیده اید و کاملاً از آنچه که می‌خواهید انجام دهید آگاهی دارید که حین مصاحبه متوجه خواهید شد که شما در حال صحبت و توضیح دادن هستید و یکی از افراد مصاحبه گیرنده با موبایل کار می‌کند و فرد دیگری به نشانه خوب صحبت نکردن شما مدام با حرکات بالا و پایین سر خود این را تایید می‌کند و یکی دیگر از افراد هیچ حرکت خاصی انجام نمی‌دهد و فقط به شما زل زده است در اینجا اتفاقی که برای شما رخ می‌دهد این است که وقتی مصاحبه را تنها و آخرین راه نجات خودتان در زندگی می‌دانید و روی این مسئله حساس هستید دچار لکنت زبان‌ خواهید شد و بدون برنامه مطالبی را که قرار بود اعلام کنید بیان می‌کنید و در مورد آنها صحبت خواهید کرد به این صورت که با تته پته و لکنت زبان همراه است و آن مصاحبه را از دست خواهید داد مثل امتحان است وقتی شما برای امتحان درس خوانده‌اید و تقریباً آمادگی لازم را دارید پس چه چیزی باعث می‌شود مطالب از ذهن شما خارج بشوند و انگار هیچ مطالعه‌ای نداشتید؟!
هم در امتحان هم در مصاحبه عاملی که باعث اختلال شما شده است اضطراب است چون شما به نتیجه فکر میکنید و فرآیند اجرای کار را در نظر نمیگیرید پس نتیجه ای هم کسب نخواهید کرد وقتی که شما دچار اضطراب عملکردی میشوید فکر شما در مورد نحوه ی اجرای کار با انجام آن کار تداخل پیدا خواهد کرد و در نتیجه توجهی که به نتیجه دارید تمرکز شما را از روند اجرای کار دور می کند در واقع می توان گفت موقعیت ها به تنهایی محرک احساس پریشانی شما نیستند بلکه برداشت شما از این موقعیت ها است که در شکل گیری احساس شما نقش دارد
در معامله گری هم معامله گر حرفه ای به نتیجه معامله خودش به صورت مثبت و منفی فکر نمیکند بلکه به طور کامل در روند اجرای معامله غرق خواهد شد، فکر کردن به نتیجه معامله چه مثبت چه منفی در روند معامله گری شما اختلال ایجاد خواهد کرد باید روی فرآیند انجام کار تمرکز کنید و مسئولیت نتیجه را به بازار محول کنید.

Mr.Mentor

28 Apr, 14:27


خلاصه ی درس 17:
زمانی که ترس کنترل امور را به دست می‌گیرد چه  انجام دهید

ترس یک واکنش طبیعی  احساسی در زمان رویارویی با خطر است که در نتیجه این واکنش شما یا ستیز را انتخاب می کنید یا گریز را که ستیز مقابله با ترس است و گریز فرار از منبع ترس است شما گاهی به خطراتی واکنش نشان می دهید که منابع ترس واقعی محسوب نمی شوند بلکه برداشت شما از آنها تهدید آمیز است و برداشت تهدید آمیز از موقعیت های عادی باعث می شود ترس به اضطراب تبدیل بشود در واقع خطر در نوع برداشت شماست نه در محیط بیرونی
در هنگام معامله حین ورود وقتی احساس نگرانی به شما دست می دهد مهم است که بدانید آیا واکنش شما از ترس یا اظطراب؟
آیا یک خطر واقعی در بازار است ؟
پس در واقع اگر  ترس منابع واقعی خطر را به شما نشان بدهد دوست شما در معامله گری است
شما نباید سعی کنید این احساسات را حذف کنید بلکه نیاز است به وجودشان تا شما بدانید در موقعیت فعلی در حال انجام چه کاری هستید و برای چه هدفی این کار را انجام می دهید پس می توانید ترس را یک چراغ هشدار بدانید نه یک چراغ راهنمای خودکار برای انجام کار
ترس روشی است  که بدن و ذهن شما استفاده میکند تا نادرست رسیدن به یک وضعیت را اعلام کند شما باید از ترس خود برای بررسی عمیق معامله ای که انجام دادید استفاده کنید تا اعتماد خود را نسبت به ایده های معاملاتی به دست بیارید و اعتماد به نفس با حذف ترس به وجود نمی آید بلکه با اگاهی داشتن از بهترین عملکرد در رویارویی با اظطراب شکل می گیرد

در هنگام بروز ترس برای معامله بهترین کار این است که یک چک لیست تهیه کنید که با پرسیدن سوالاتی از خودتان منطق معاملاتی خودتان را مرور و بررسی کنید بهتر است این کار را با صدای بلند انجام دهید که خودتان هم بشنوید

سوالاتی از این قبیل:

چرا با این ایده ی معاملاتی راحت نیستید؟

آیا این معامله را طبق استراتژی خود انجام دادید؟

آیا این معامله در جهت روند بازار است؟


آیا این معامله نسبت ریسک به ریوارد قابل قبولی دارد؟

آیا این معامله بر اساس الگو هایی است که قبلاً درگذشته به خوبی با آن معامله کردید؟

آیا این معامله در بازاری با حجم و نوسانات کافی انجام میگیرد؟

و...

این چک لیست همیشه باید در کنار شما باشد و آنقدر تکرار کنید که در ناخوداگاه شما قرار بگیرد و هر بار حین کار قبل از شروع از خودتان بپرسید.

Mr.Mentor

27 Apr, 12:24


خلاصه ی درس 16:
زمانی که آماده اید همه چیز را رها کنید

افسردگی و پریشانی و درماندگی نه تنها برای معامله گران مبتدی بلکه مسئله ای است که حرفه ای ها هم تجربه می‌کنند و گاها بیشتر افراد به ترک این شغل اقدام میکنند شما اگر در روند آموزش بین بازه ی یک الی دو سال پیشرفتی نداشتید بهتر است این کار را کنار بگذارید و به سراغ فرصت های بهتر بروید و این اصلا به معنای جا زدن نیست بلکه باید بپذیرید شما برای این کار ساخته نشده اید ولی اگر در این بازه پیشرفت داشتید باید به فکر ارتقای خود باشید زمانی که احساس ترک این شغل به شما دست می دهد باید به خود و به  هدفی که دارید رجوع کنید
هر هدفی که دارید و هر کسی که دوست دارید باشید همیشه خود ایده آل شما با خود واقعی فاصله دارد و سوال اینجاست
آیا شایستگی این را دارید که بین خود واقعی و خود ایده آل پلی بسازید و این فاصله را پر کنید؟
شما میتوانید موقتی معامله گری را رها کنید و این اصلا به معنای تظاهر به خوش بینی نیست گاهی دلیل ناامیدی و سرکوب انگیزه شما غیر واقع بینانه بودن اهداف و انتظارات شماست و دلیل دیگری که برای کاهش انگیزه شما وجود دارد فرسودگی شغلی است و زمانی اتفاق می افتاد که شما احساس کنید توان و منابع کافی برای پاسخگویی به تقاضاهایی که با آن ها روبرو هستید را ندارید
شما نباید تمام تخم مرغ های روان شناختی خود را در  سبد معامله گری  بگذارید در این صورت حفظ انرژی و اشتیاق به خصوص زمانی که سود آوری کاهش می یابد ( برای همه اتفاق خواهد افتاد و هیچکس مستثنی نیست) مشکل خواهد بود اگر در این کار دچار مشکل روان شناختی شدید میتوانید در بقیه ی جنبه های زندگی این مشکل را پوشش دهید مثلاً میتوانید خواب خود را تنظیم کنید یا وزن بدن خود را ایده آل نگه دارید و مراقب غذا خوردن خود باشید در این صورت می‌توانید این شرایط را وارد کار خود بکنید و کارهایی را انجام دهید که یک مربی معامله گر انجام می دهد
گاهی دلیل خوبی برای نداشتن احساس مثبت وجود دارد و یک مربی خوب به تمام دلایل گوش می دهد و این دلایل را به فرصتی سازنده برای تغییر تبدیل میکند.

Mr.Mentor

24 Apr, 14:08


خلاصه ی درس 15:
معامله گری تحت فشار، وقتی برای کسب سود بیش از حد تلاش میکنید

معامله‌گری که برای کسب سود بیش از حد تلاش می‌کند معامله‌گر تحت فشار نامیده می‌شود این معامله‌گر موقعیت‌های استراتژی خودش را نمی‌بیند و به زور و به اجبار می خواهد حرکت بازار را برای ورود نگاه کند و جالب اینجاست این کمترین و ساده‌ترین اشتباه فعلی او است قصه تحت فشار بودن او آن  لحظه‌ای آغاز می‌شود که حجم را چند برابر می‌کند و به خاطر به دست آوردن سود حاضر است هر کاری در بازار انجام دهد جز کاری که مربوط به قوانین او است برای  جلوگیری از تبدیل شدن به چنین معامله‌گری شما باید قوانین خودتان را به یک عادت تبدیل کنید و وقتی که قوانین و عادت تبدیل بشوند شما می‌توانید آنها را به صورت ناخودآگاه انجام دهید مثل شخصی که اول صبح از زمان کودکی مسواک زده است و یک روز صبح از خواب دیر بیدار می‌شود و نزدیک ظهر است آیا دیگر آن شخص مسواک نمی‌زند؟!
جواب خیر می شود چون عادت او است پس شما هم برای مربی معامله‌گر خودتان بودن باید قوانین و لبه معاملاتی خودتان را با عادت تبدیل کنید و با ساده و قابل فهم بودن نوشتن این لبه و قوانین می‌توانید متوجه شوید که دقیقاً چه کاری را باید انجام دهید
در این راستا برای بهبود عملکرد خودتان می توانید چند راهکار کار انجام دهید:

1-فهرستی از مهم‌ترین قوانین معاملاتی خودتان فراهم کنید: حداقل باید مربوط به مدیریت ریسک نقاط ورود و خروج و در نظر گرفتن استراحت پس از ضرر کردن باشد باید به صورت واضح توضیح داده باشید

2-قبل از شروع معامله قوانین خودتان را مرور کنید: هرچه بیشتر به قوانین معاملاتی خودتان فکر کنید و آنها را تمرین کنید بیشتر به بخشی از شما تبدیل می‌شوند، تکرار باعث درونی شدن قوانین می‌شود.

3-در بین ساعات معاملاتی زمانی را برای بررسی میزان پایبندی خودتان به قوانین اختصاص بدهید: هدف داشتن و نظم قوانین داشتن خیلی مهمه و اجرای این‌ها مهمتر اما چیزی که از هدف داشتن و اجرای آن مهمتر است نظارت بر اعمال شماست باید بررسی کنید چه کاری را انجام می‌دهید آیا درست انجام می‌دهید؟
آیا به قوانین خودتان پایبند می‌مانید؟
بهترین راهکار نوشتن قوانین و تیک زدن آنها است زمانی که از قانونی سرپیچی کردید می توانید آن را روی کاغذی بنویسید و روی مانیتور چسب کنید که جلوی چشم شما باشد و دوباره آن اشتباه را مرتکب نشوید

Mr.Mentor

23 Apr, 14:48


خلاصه ی درس 14:
یک ژورنال برای ثبت حالات روحی خود داشته باشید

هرچه از اهمیت داشتن یک ژورنال برای ثبت حالات روحی خود به شما بگویم کم گفته ام در واقع رفتار شما در بازار تحت تاثیر الگوهایی شناخته شده است که عبارتند از:

1-الگو های رفتاری: در موقعیت‌های پیش آمده تمایل دارید به شیوه خاص رفتار کنید

2-الگو های احساسی: در واکنش‌های احساسی تمایل دارید حالت خاصی به خود بگیرید

3-الگو های شناختی: در مواجه با موقعیت شخصی یا بازار تمایل دارید از الگوی فکری یا چهارچوب ذهنی خاصی پیروی کنید

اکثر برخوردها و عملکردهای شما چه در زندگی و چه در بازار تابع این سه الگو هستند و در برخی از موارد بر خلاف شما عمل می‌کنند و باعث می‌شوند شما کار اشتباهی انجام بدهید در این راستا می توانید یک صفحه سفید بردارید و ۳ ستون در آن رسم کنید و در هر ستون یکی از الگوهای بالا را بنویسید که وقتی در بازار هر موقعیتی برای شما پیش آمد با توجه به رفتار شما آن را ثبت کنید و باید این کار را آنقدر تکرار کنید که پس از مشاهده و بررسی متوجه شوید که کجا خوب عمل کردید و کجا بد و سعی کنید عملکردهای خوب را هر روز تکرار کنید در این صورت می توانید با موقعیت‌های تکرار شونده از اشتباهات مهلک به دور باشید.

Mr.Mentor

18 Apr, 13:59


خلاصه ی درس 13:
چه عاملی باعث می‌شود پریشانی در تصمیمات معاملاتی اختلال ایجاد کند؟

تنها عاملی که باعث میشه پریشانی در تصمیمات شما حین معامله کردن رخ بده اینه که بازار رو به شکل یک تهدید قلمداد کنید و بخواهید با او مبارزه بکنید یا رفتار پرخاشگرانه نشان بدهید در واقع فقط دیدگاه خودتان نسبت به بازار است
وقتی یک بازار حرکت کمی دارد و در یک ناحیه عرضی رنج در حال نوسان و حرکت است چرا شما عصبی می‌شوید؟
در این حالت ممکن است یک معامله باز کنید که اصلا هیچ دلیل و منطقی برای این کار ندارید به صورت یهویی با حجم دو برابر لبه معاملاتی خود در این چرخه بازار وارد می شوید و معامله شما کمی در سود می رود و فوراً  آن  را خواهید بست و یک معامله دیگر پس از معامله قبلی باز میکنید و به سمت حد ضرر شما حرکت میکند و شما حد ضرر رو جا به جا خواهید کرد، جالب است مگر بازار رنج فقط برای شماست؟!
آیا هیچ کس دیگر این رنج را نمی بینید؟!
مقصر اصلی کیست آیا بازار است؟! 
چرا بازار برای بقیه به این شکل نیست و عملکردی شبیه به شما ندارند؟!
خب مشخص است وقتی شما با این طرز فکر که باید هفته را با سود به اتمام برسانید یا همین امروز باید صاحب چند هزار دلار شوید عملکردی جز این نخواهید داشت پس هیچکس به جز خود شما مقصر نخواهد بود
برای جلوگیری از به وجود آمدن این احساس پریشانی باید به قوانین خودتان پایبند بمانید و عجولانه تصمیم نگیرید.

Mr.Mentor

17 Apr, 18:04


خلاصه ی درس 12:
پادزهر هایی برای فرضیات مسموم معامله گری

انتظارات شما از زندگی تجربیات شخصی شما را از زندگی شکل می‌دهند یعنی شما  اگر برای موفقیت انگیزه دارید در صورت شکست خوردن در طول مسیر دوباره تلاش میکنید ولی شخصی که  انگیزه موفقیت ندارد بعد از شکست خوردن به سختی می تواند بعد از شکست خوردن دوباره تلاش کند چون کسی که انگیزه موفقیت دارد حداقل یک تصویر مثبت با عملکرد مثبت در ذهن خود دارد حالا چه از گذشته و چه با تجسم سازی خودش ولی شخصی که انگیزه ندارد هیچ تصویری از موفقیت ندارد و این شرایط موجب شکل گیری یک سری فرضیات درون معامله گری میشود برای فرد که باید مراقب آنها باشد موفقیت در معامله گری این انتظارات نیست؛

1-یک روز خوب روزی است که سود کردم: این اصلا درست نیست بلکه روز خوب روزی است که شما توانستید قوانین معاملاتی خود را به درستی اجرا کنید و به آنها پایبند باشید شما نباید اهدافی را انتخاب کنید که روی نتیجه آنها کنترل کامل ندارید و نتیجه معامله هم یکی از این اهداف است.

2-سخت کار کردن در معامله گری به معنای ترید بیشتر است: شما همیشه قرار نیست سود کسب کنید از انجام معامله و قرار نیست تمام حرکات بازار را زیر نظر بگیرید برای ورود به معامله بلکه جایی که لبه و استراتژی معاملاتی شما اجازه ورود می دهد باید وارد شوید در غیر این صورت دچار اور ترید میشوید (معامله بیش از حد)  و حساب خود را نابود خواهید کرد.

3-موفقیت یعنی تأمین هزینه های زندگی از راه معامله گری:
به نظر شما جراح و متخصص زمانی که تحصیلات خود را در دانشگاه به پایان می رساند فوراً وارد اتاق عمل میشود و بیمار را عمل میکند؟!
اصلا به او اجازه نمیدهند این کار را انجام بدهد و حالا شما در بازار، در محیطی هستید که رییس ندارید و قانونی هم وجود ندارد و خودتان رییس خود هستید و میتوانید قانون بگذارید و عمل کنید، کسی نیست که شما را از انجام کاری منع کند پس وقتی در حال آموزش و کسب تجربه از بازار هستید انتظار دآرمد زایی از این راه نداشته باشید و اگر در این زمان پول واقعی وارد کنید نه تنها پول کسب نمیکنید بلکه سرمایه تان را از دست خواهید داد.

پس در نتیجه شما  باید روی سود با ریسک معقول تمرکز کنید که منطقی باشد در این صورت نه تنها سود آور خواهید بود بلکه میتوانید اهداف عملکردی و روندی را با هم ترکیب کنید و در نهایت توصیه ی من به شما نوشتن یک ژورنال  معاملاتی روزانه است
از خودتان سوالاتی ساده اما کاربردی بپرسید:

انجام چه کاری در روز معاملاتی باعث میشود آن روز برای شما روز خوبی باشد حتی اگر سودی کسب نکنم؟

آیا از قوانین خودم پیروی میکنیم؟

پرسیدن این مدل سوال ها شما را به سمت اهداف هدایت میکند.

Mr.Mentor

16 Apr, 13:52


خلاصه ی درس 11:
فهم و درک اضطراب

می‌خواهم برای شما در مورد اضطراب و پریشانی صحبت کنم و به شما بگویم که این دو با هم فرق دارند!
در حالی که اکثر افراد تفاوت این دو را نمی‌دانند؛  خب اضطراب به خودی خود بد نیست و اصلا قابل حذف کردن نیست بلکه نیاز زندگی است، تصور کنید در حال رانندگی در اتوبان هستید و به طور ناخودآگاه در مسیر هستید و پس از مدتی یهو شرایط جوی عوض می شود  و دچار بحران  و گرفتار برف و کولاک میشوید این موضوع باعث میشود اضطراب به سمت شما بیایید که شما باید  سرعت خودتان را کنترل کنید و زنجیر چرخ ببندید و قوانین مربوط به رانندگی در شرایط جوی نامناسب را رعایت کنید که،  اگر این قوانین را رعایت نکنید اضطراب تبدیل به پریشانی خواهد شد چون زنجیر چرخ نبستید پس ممکنه تصادف کنید پس در معامله گری هم همینطور است شغلی است که با ریسک و اضطراب و استرس، سر و کار دارید و مسئله ی که همیشه با آن سر و کار دارید احتمالات و عدم قطعیت است و هیچوقت نمی‌توانید این مسئله را انکار کنید البته همه ی اضطراب ها به پریشانی ختم نمی‌شوند و  همه ی این ها به خودی خود بد نیستند بلکه؛  اضطراب ذهن و بدن  را برای رویارویی با چالش آماده می‌کند و به عملکرد شما کمک میکند و این تفسیر شما از یک موقعیت است  که باعث میشود اضطراب معمولی را به پریشانی تبدیل کنید و اگر شما برای شرایط سخت آمادگی داشته باشید با اضطراب طبیعی به موانع پیش روی خود واکنشی طبیعی نشان خواهید داد نه با پریشانی

به نظر من مهم ترین و اصلی ترین عاملی که باعث میشود  در معامله گری اضطراب شما به پریشانی تبدیل نشود چیزی نیست جز مدیریت ریسک!

Mr.Mentor

15 Apr, 14:01


#فصل_دوم
اضطراب و پریشانی ( رویارویی خلاقانه برای معامله گران )

« اگر برای کمتر از آنچه توانایی انجامش را دارید، برنامه ریزی کنید ؛ به احتمال زیاد روز های زیادی از زندگی خود را با ناراحتی سپری خواهید کرد »

متداول ترین درخواست معامله گران از مربی خود، کمک به کاهش اضطراب شان است
تصور آنان بر این است که با حذف اضطراب معامله گری می تواند به خوبی پیش رود اما آیا این فرض درست است؟

در این فصل به موضوع اضطراب،  پریشانی و تفاوت مابین این دو می پردازم
همچنین ، روش های رویارویی با آنها را بررسی کرده و عکس العمل های کارآمد و ناکارآمد به موقعیت های اضطراب آور را شرح می دهم
یکی از بزرگ ترین چالش های مربیگری در یک زمینه رقابتی و سخت مثل معامله گری این است که نگذارید یک اضطراب طبیعی به پریشانی که عملکرد را مخدوش می کند، تبدیل شود
در عمل این کار با تمایز قائل شدن میان اضطراب هایی که بخشی از حرفه معامله گری را تشکیل می دهند با اضطراب هایی که شما ناخواسته در خود ایجاد می کنید انجام می شود
بگذارید در ابتدا به این موضوع بپردازم که چگونه اضطراب می تواند به شما در مربیگری خودتان کمک کند.

Mr.Mentor

13 Apr, 15:46


خلاصه ی درس 10:
پنج تمرین عالی برای ایجاد تغییر پایدار و موثر

سابقه ی فعالیت من به عنوان مشاور و مربی افراد مختلف چه دانشجو چه دانش آموز و چه فرد معتاد و معامله گر باعث شده به یک تجربه ای دست پیدا کنم که در هر حیطه ی زندگی فرایند تغییر، ساختار و توالی ویژه ای دارد و میخواهم به شما پنج تمرین ارائه بدهم برای بهتر عمل کردن در راستای تغییر کردن.

1-زمان بندی و آمادگی: زمان بندی همه چیز است چه در معامله گری چه در روانشناسی و چه در زندگی و اگر شما برای انجام تغییرات آمادگی داشته باشید احتمال رسیدن به تغییرات افزایش پیدا می‌کند و زمانی این آمادگی را کسب خواهید کرد که نیاز به تغییر کردن را تشخیص داده باشید همون‌طور که در درس های قبل هم اشاره کردم باید احساس کنید به این تغییرات نیاز دارید.

2-آماده، استوار، حرکت: یکی از دام های که معامله گران مشتاق به تغییر در آغاز فرایند مربی معامله گر بودن خود دچار آن خواهند شد این است که میخواهند همه چیز در یک زمان با هم عوض شود خب این اهداف هر چه زیاد تر باشد تمرکز معامله گر را کاهش خواهد داد و زمانی که شما مربی معامله گر خودتان هستید باید بر روی تلاش های خود متمرکز شوید و اجازه بدهید هر پیروزی انگیزه بخش شما برای تلاش های بعدی باشد.

3-تلاش خود را بیشتر کنید: زمانی که شما یک تغییر یا هدف دارید و به این هدف می‌رسید نباید تلاش خودتان را کمتر کنید بلکه باید دو برابر تلاش کنید چون دشمن اصلی تغییر بازگشت به حالت اول است شما باید الگو های جدید را اینقدر تکرار کنید که به بخشی از طبیعت شما تبدیل شود به نظر من هر فرایند  تغییری که ارزش پیگیری داشته باشد باید حداقل 30 بار در طی 30 روز تکرار شود و مربی معامله گر موفق به معنی این است که همان اندازه که برای شروع تغییر تلاش می کنید برای حفظ این مسیر نیز بکوشید.

4-فعال باقی بمانید: تحقیقات روانشناسی نشان داده است که زمانی که شما دنبال تغییر باشید احتمال اتفاق افتادن آن افزایش پیدا می‌کند، خب هر انسانی که مسیحی است هر یکشنبه به کلیسا می رود ولی یک فرد مذهبی هر روز به کلیسا می رود پس شما هم هر هدفی که دارید باید در جهتش قدم بردارید شما نمیتوانید رفتار خود را فقط با تغییر  طرز فکر خود تغییر دهید ولی به محض اینکه الگو های رفتاری جدید را دنبال کنید طرز فکر شما تغییر خواهد کرد.

5-مثبت باقی بمانید: به نظر من بهترین زمان برای تغییر زمانی است که شما یک کار را به درستی انجام می دهید و مثبت باقی ماندن به این معنی نیست که شما کاری انجام ندهید و فقط تفکر مثبت داشته باشید بلکه به این نکته اشاره میکنم که شما زمانی که باید بترسید امیدوار هستید و زمانی که باید امیدوار باشید میترسید
وقتی یک فعالیت خارج از معامله گری که در راستای هدف شما است  را به پایان برسانید  از احساسی که به دست آوردید میتوانید در جهت رسیدن به اهداف معامله گری خودتان استفاده کنید.