خزان🍁

.#شیرین_دهانی

به مانند می ای و سر گرانی ...
نه جام هستی  ، شرابِ ارغوانی ،

چه خوانم من تورا ای شاه خوبان ...
فزون از هر چه میدانم تو انی ،

چگونه چشم ،  از چشمت ببندم ؟
که بر چشم و دلم گوهر فشانی،

هزاران نکته ای ، صدها سوالی ..
به صد پرده نشان از جان وجانی ،

ز نورت نور مه را  ... شرم آید ...
به دارالعشق ... صد ها اسمانی ،

کمالت بی مثالست ، چون بگویم ؟
جمالت دلبر است و دلستانی ،

چه رونق داده ای بر باغ وگلشن ؟
که توصیفش نگنجد بر زبانی ،

شراب عشقی وُ ، جامی وُ باده ...
قسم بر جان تو ، خوشتر ز جانی ،

عجب شوری ، عجب نوری ، الهی ...
عجب شیرینی وُ ، شیرین دهانی ،

چه عشقی بر دل #راحم نهادی ...
زهر سویی به سویت میکشانی ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

گر بگویم تا سحر بیدار بودم راست نیست .....


عفو فرما اندکی ....
دزدیده خوابم برده بود ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

یاد تو چه میکند با حال خراب من ...




دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rrahem

#حیرانم

به سوی کوی دلدارم ، کشید این دل گریبانم ‌
خوشم با طره ی زلفش دگر چیزی نمی دانم ،

چنین است حال واحوالم نه هشیارم نه بیدارم ،
چو مجنونم  پِی لیلی .. بیابانم بیابانم ،

تبسم کرد دلدارم ندانم اخر کارم ...
که من بیگانه از خویشم که ازانم که از انم ،

به هر دامی که فرماید سراپا گوش و فرمانم ،
به هر اوجی که پرّانَد همی در اوج پرّانم ،

چنان شوریده و مستم که صدها توبه بشکستم ،
چه میدانم ؟ نمیدانم ، که حیرانم که حیرانم ،

چه جای باغ و گلزارم که من در جانب یارم ،
گل افشانست ریحانم خوشم در باغ ریحانم ،

نه در بندم نه زنجیرم نه دردامم نه زندانم ،
به دل بندم  به دل بندم که دل از او نگردانم ،

چرا دل را نیارامم که او مهتاب تابانست ،
ومن کز نورِ ان زهره به کیوانم به کیوانم ،

نه مینالم ز آزارش نه می رنجم ز گفتارش ،
خوشم با درد و آزارش که خندانم که خندانم ،

دل دیوانه ی #راحم ، زبانگ عشق مخمور است ،
چه سان گویم کزین سودا چو مستانم چو مستانم ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

چقدر اشعار عاشقانه ...
بی توو ،
در تنهایی .. و شبهای پاییزی..
چون برگها از تنه ی بوته های قلمم ، میریزند ،،
چقدر ...
این باد های پاییزی با شعر هایم چه میکنند ؟
آه ...
هر جا برگ خزانی دیدی ...
بیتی از اشعار من است ..
آری ، بیتی از اشعار من است ،،
که ازدفتر بی شیرازه ی من .. ورقییست که ،
  باد پیوسته بر توو می آورد ..
وبا ... زاری و شیون ، توورا ، فریاد میکَشَد ،
اری تورا ...
می شنوی ؟؟
توورا ، فریاد میکشد ،،
آری توورا ،
فریاد میکشد ،،
توورا ،،

#راحم_تبریزی

دعوتید به __👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

گر وعده مرا روز قیامت بدهد دوست ....


غم نیست مرا ...
سر خوشم از لحظه شماری ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

دلبرم ..
از بس زیبا و بی همتایی ...
نمیدانم ... تندیس‌های میدان شهر گَردان بودند ویا تورا دیده بودند ...


مات وحیران .... چشم از تو بر نمی‌نمیداشتند و با تو میچرخیدند. ...


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

از روز ازل ،  عشق به دل بود وُ ، نهان بود ...
زین باب غزل ،  در دل ما ، جوی روان بود ،

نیمم غزلِ حافظ و ، نیم دگرم مست ...
یک سینه سخن از غم ان جان و جهان بود ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

دانی که چه ها من از خدا میخواهم ،
ولله ،  تورا ‌،  عشق  تورا  میخواهم ،

بیمار تو وُ ،  خسته وُ تیمار تو هستم ،
اری که تورا  ، تورا ،  تورا ، میخواهم ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

به دو جرعه جام نابت ... به حلاوت کلامت ....

دوهزار توبه یکجا .....
همه در شکست دیدم ،



#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

جز خیالت ما نداریم ......
، در دل و جان ، همدمی ،






#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.#ای_صنم

تار گیسویت چو دامست ای صنم ...
چهره ات ، ماه تمامست ای صنم ،

از فروغ عارض و گیسوی تو ..
هر نفس ، صبح است و شامست ای صنم ،

در لبان شکّرینت ، جامهاست .
باده ای دِه ، گر چه وامست ای صنم ،

بارها گفتی که فردای دگر ...
مانده ام ،  فردا کدامست ای صنم ،

تا به کی در کوی تو مستی کنم ؟
عاشقت را ، ننگ و نامست ای صنم ،

مانبینیم ،  در  دوعالم غیر تو ...
غیر تو بر ما ،  حرامست ای صنم ،

چند پرسی کیستی ؟ در دام ما ؟
جان فدایت ، این غلامست ای صنم ،

اندکی گفتیم از احوال خویش ..
بیش از اینست ، این پیامست ای صنم ،

همچو شمع میسوزم از درد فراق ..
تامپنداری که خامست ای صنم ،

#راحمم ، خاموش میگویم سخن ...
یک نفس بی تو ، حرامست ای صنم ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.#حسرت_پنهان_کیست ؟

آه که این ، حسرت پنهان کیست ؟
قند و نباتست ، به دندان کیست ؟

هیچ مگو .. واله و حیران شدم ..
باغ جنانست ، گلستان کیست ؟

روز مرا روشنی از روی اوست ..
در شب تیره ، مه تابان کیست ؟

زمزمه ای داشت ،  به زیر لبش ...
بنده ی عشقست غزلخوان کیست ؟

کیست مرا میبرَدَم ، سوی عشق ...
جام می و ، ساغر جوشان کیست ؟

ذره به دره دل ما ، اب شد ...
گلشن رازست ،  بهاران کیست ؟

سرو روانست به باغ و چمن ...
قامت او ، سروخرامان کیست ؟

چشم سر و ، چشم دلم سوی اوست ..
  زلف پریشان ، پریشانِ کیست  ؟

در حسدم ، کیست چنین  شکّرین ؟
طوطی جان از شکرستان کیست ؟

کیست که #راحم شده سرمست او ..
دلبر جانانه و ،  جانان کیست ؟


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

کی شود بار دگر از تو  ، پیامی برسد ؟
ساغری تلخ ، ویا جرعه ی  جامی برسد،

ساقی بزم خیالت ، همه شب در دل ماست ..
ای خوش ان روز کزان میکده کامی برسد ،

#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.#شده_باشد

گر نام تو در شعر بیان شد ، شده باشد ...
این عشق اگر فاش و عیان شد ، شده باشد ،

بر مستی دل  خرده مگیرید ، که مستم ..
مخمور تو گر باده کشان شد ‌، شده باشد ،

در وادی مستی   همه عشاق به رقصند ..‌
گر یار تو ، مجنون زمان شد ، شده باشد ،

پیچیده تر از موی تو ، فریاد دل ماست ..‌
گر چشم ترم ‌، اشک روان شد ، شده باشد ،

یک گل به دلم دارم وُ ، صد غنچه به لعلش ...
در باغ اگر فصل خزان شد ، شده باشد ،

یک چشم زدن از تو نخواهم که جدا شد ...
گر ِسِرِّ من از چشم عیان شد ، شده باشد ،

مجنون نتوان بود به شوریدگی من ...
از حال دلم ، دل نگران شد ، شده باشد ،

مجنون توام ، بند توام ، مست تو هستم ...
دیوانه اگر ، بند و عنان شد ، شده باشد ،

در خلوت دل چشم به تو دوخته ام من ...
گر عاشق تو بی دل و جان شد ، شده باشد ،

افزون طلبی نیست که #راحم شده سرمست ...
این عشق اگر ، بار گران شد ، شده باشد ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.
#چه گویمت؟
.
چه گویمت که ندارم ، نشان خانه ی تو ...
خمار لعل  تو هستم ، می شبانه ی تو ،

هزار بار بمیرم ،   دوباره زنده شوم ...
به لب فسانه تو  ،  به دل بهانه ی تو ،

نهال عشق تو را ، فکنده ام به دلم ...
سری بکش به دلم  ، همه جوانه ی تو ،

تورا به چشم تو سوگند گهی به یادم باش ..
نمی رود ز دلم ، غم و ، فسانه ی تو ،

احاطه کرده مرا ، خیال هجرانت ..
به هیچ شرح و بیانم ، همه فغانه تو

زبار غمت ای دوست کمانه شد قدّم ...
خوشم به تیر نگاهت ، بزن کمانه ی تو ،

توخفته ای ،‌ گل من ، خیالت ارامست ،
ببین چه فرق میان من و ، میانه ی تو ،

هزار نشانه ی غم به دل زتیر مژگانست ...
بیا که مرهم دل باش همه نشانه ی تو ،

به جست و جوی تو هستم ، تویی بهانه ی دل ،
بیا که اشک روانم ، همه روانه ی تو ،

مثال تو ندیدست #راحم انواری ...
کجا بجویمت ای گل ، کجاست خانه ی تو ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.#خموشانه_تورا_میخواهم

نی به فریاد ، خموشانه تو را میخواهم ،
در پی نور ، چو پروانه تورا میخواهم ،

در رخ ایینه ی عشق ،  تورا می بینم ..
که در این  راه ، چو دیوانه تورا میخواهم ،

ما که در حلقه ی عشاق ز سر مستانیم ..
بی خبر از تو ، چه مستانه تو را میخواهم ،

شاید این قصه ی دل را ، همگان قصه کنند ..
یک جهان قصه ، به  افسانه تو را میخواهم ،

چون ندانند همه راز من و مستی من ..
از همین دور ، چو بیگانه تو را میخواهم ،

مستم و مست تو هستم به غمت خیمه زدم ..
به لبم  ، ساغر و پیمانه ، تو را میخواهم ،

گر خرابیم و نشستیم ، خرابات توییم ...
گنج عشقیم به ویرانه ، تو را میخواهم ،

این چه حالیست مرا ، غرق خیالت شده ام  ..
صاف و تابنده ، چو دردانه تورا میخواهم ،

سر فرودم ، چه بگویم به تو خوشتر آید ..
همچو مرغی به قفس ،  دانه تو را می خواهم ،

#راحمم ، عاشقم و ، طوف تو را میطلبم ...
کعبه و ،  قبله و ، بت خانه ، تو را می خواهم ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

دیده کم نور ، زبان لکنت وُ ، گوشم سنگین..

بال و پر ریخته ، اما  ...
دلِ عاشق دارم ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

چه بگویم به تو ای عشق ، که فریاد از تو ...
داده ام خرمن دل را ، ز تو ، برباد از تو ،

ریشه ام را غم اندوه تو از ، بیخ بکَند ..
عاشقی نیست شود ، از غمت ازاد از تو ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به _👇👇👇👇

@khazan_rahem

.

نیست در خلوت ما  کَس نگرانم باشد ،
با دعای سحری حافظ جانم باشد ،

غم به اندوه بر آمد ز سیه بختی ماا ،
کو مرا مونس جان ، جان و جهانم باشد ،


#راحم_تبریزی

دعوتید به __👇👇👇👇

@khazan_rahem