استاد #هوشنگ_مرادی_کرمانی بر این باورند که زبان امروز ما، هر روز لاغرتر می شود.
ایشان در جلسهای اشاره کردند که شاهد حذف تدریجی مجموعه ای از واژگان قدیمی و اصیل فارسی از فرهنگ گفتاری و نوشتاری هستیم. با کنار رفتن هر واژه، از توانایی ما برای بیان اندیشه و احساسمان کاسته میشود.
به تعبیر ایشان زبانی لاغر است که دامنهی واژگانش محدود باشد. این محدودیت نتیجهی غفلت جمعی است و هر یک از ما، خواسته و ناخواسته، به سهم خود در لاغری زبان مقصریم.
مثالی که مطرح کردند، کلمهی "کادو" بود که امروز جایگزین دهها کلمهی دیگر شده است. کلمههایی که هر یک در بافت خود معنایی متفاوت دارند.
معنایی که "کادو" به تنهایی ندارد مثلا به مسافری که عازم سفر است، "سرراهی" میدهند. مسافری که از سفر باز میگردد، "سوغات" ، "ره آورد" یا "ارمغان" می آورد. حتی سوغات هم انواع دارد مثلاً هر سوغاتی "تحفه" نمیشود زیرا "تحفه" باید کمیاب و گرانبها باشد. به این ترتیب، هر یک از این کلمهها معنای خاص دارند مثلاً برای خانوادهای که صاحب فرزند شدهاند "چشم روشنی" میبرند. هدیه به مناسبت خرید خانهی جدید "خانه نویی" یا "منزل نویی" است. هدیهای که سر سفرهی عقد به عروس میدهند تا رضایتش را به جاری شدن خطبهی عقد اعلام کند "زیرلفظی" است.
گاهی کلمهای به تنهایی خود داستانی است که ناگفته میماند اما شنونده به دلیل آشنایی با معنای ضمنی آن به خوبی ماجرا را درک می کند مثلاً وقتی میگوییم مجبوریم به فلانی "باج سبیل" بدهیم دیگر نمیتواند "کادو" باشد! زیرا این واژه در درون خود معنایی نهفته دارد که نشان میدهد برای خلاصی از شر قلدر بیانصافی که سر راهمان سبز شده مجبور شدیم به او رشوهای اجباری بپردازیم.
بنابر این هر یک از این کلمهها در بافت خود معناهای مختلف دارند که هر یک در زبان عامیانه با کلمهای مشخص بیان میشود.
اما متأسفانه امروز برای همهی این موارد از یک یا دو کلمه استفاده میکنیم که به تعبیر ایشان منجر به لاغری زبان شده است.
استاد مرادی کرمانی برای درمان لاغری زبان دو پیشنهاد مشخص ارائه کردند:
یکی بازگشت به سرچشمههای زبان فارسی و دوم آشتی با فرهنگ عامیانه و بازگرداندن کلمه های رایج و دقیق گذشته به زبان گفتار و نوشتار امروز.
منبع: مجلهی فرهنگی و هنری بخارا