Jalil Sepehr

@jalilsepehr


دل نوشته‌های جلیل سپهر

Jalil Sepehr

21 Oct, 19:14


جوانی کجایی که یادت بخیر !!!!

همه ما جوانهای زیادی دیده ایم که در حین جوانی پیرند و پیرهای زیادی دیده ایم که در حین پیری جوانند .

به دو دلیل هرگز نگران جوانی از دست رفته نباش .
اول اینکه پیری و جوانی دو احساس ذهنی متضاد هستند که میتوانند در هر سنی جایگزین یکدیگر شوند .

دوم اینکه بوسیله ایمان و همکاری با خدا جوانی ات تا به آخرین لحظه عمر قابل تکرارست .
خدا وعده داده " جان تو را به چیزهای نیکو سیر میکنم تا جوانی تو مثل عقاب تازه شود. "
( مزمور 103 : 5 )

ممکن است مانند نیقودیموس بگویی " چگونه ممکن است انسانی که پیر شده داخل شکم مادرش شود و دوباره متولد گردد؟ ( یوحنا 3 : 4)
بعبارتی چگونه جوانی از دست رفته ام دوباره برمیگردد؟
کلام خدا میگوید " با شروع فصل و خلقتی تازه "

اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازه ای ست چیز های کهنه درگذشت اینک همه چیز تازه شده است .
( دوم قرنتیان 5 : 17 )

اگر اجازه بدهی خدا " خلقت تازه " را در زندگی ات شروع کند، خواهی دید برای فصل جدید زندگی هنوز نوجوان تازه کاری هستی که باید سالها درفصل جدید قدم بزنی تا به بلوغ جوانی آن فصل برسی .

بطور مثال :
وقتی کهنسالی به مکان جدیدی میرود یا کار جدیدی شروع میکند با وجود کهنسالی برای شرایط جدید ناآشنا و تازه کارست و باید روز به روز چیزهای جدیدی را کشف و تجربه کند و این کشف و تجربه جدید حس تازگی و جوانی را در او جایگزین حس پیری و ناتوانی میکند و حس
" از من گذشته " جای خود را به حس "مفید بودن" میدهد .

امروز به شروع خلقتی تازه و فصلی جدید در رویاها و کارهایت فکر کن و با شهامت و جسارت خاطرات فصل های گذشته را مانند اشیاء عتیقه به موزه های تاریخ باستان و دفاتر بایگانی بسپار .

زیرا همانطور که تکرار سناریوهای تاریخ مصرف گذشته ترا به پیری زودرس میرساند. شروع خلقت تازه باعث حس جوانی و تازگی ات میشود . لطفا خودت را در عشق خدای محبت بازنگری کن تا حس جوانی ات را همین امروز تجربه کنی .

به راستی که :
عشق باید پا در میانی کند
تا آدم احساس جوانی کند

جلیل سپهر
@jalilsepehr

Jalil Sepehr

19 Oct, 20:05


در پاییز گذران عمر ، نگران رفتن برگهای خاطراتت نباش آنها را به باد پاییزی بسپار . بگذار بروند تا جایی برای برگهای تازه باز شود. هرگز برای فرصت هاییکه تاریخ مصرفشان گذشته نوحه و مرثیه نخوان .

مرثیه خوانی . صدای درهم شکستن امیـدست .
نوحه خوانی . صدای زجرآور تاثر و تاسف ست .
بغـض در گلـو . اعتـراف باختن و سوختن ست .
اشک و حسـرت . سـند رسـمی محـرومیت ست .
آه و ناله. پذیرش شکست و اعلام تسلیم ست .

هرگز نگو پاییز رسید و باغ دلم را عریان کرد
هرگز نگو پاییز ثروت جوانی ام را غارت کرد
هرگز نگو پاییز هیچ چیز برایم باقی نگذاشت

زیرا ثروت تو ، خودت هستی ، نه فرصت و اموال و خاطراتت. چنانکه ثروت درخت، موجودیت و ریشه اوست نه برگ‌هایش . از فکر برگ های از دست رفته بیرون بیا تا انگیزه و هیجان و اشتیاق زنده ماندن تا بهاری دیگر را بدست آوری و برگهای تازه در پیش رویت را تجربه کنی .

جلیل سپهر
@jalilsepehr

Jalil Sepehr

18 Oct, 21:36


جشن فارغ التحصیلی برگها :

آنچه در عقب است فراموش کرده خویشتن را به سوی آنچه در پیش است میکشانم . ( فیلیپیان 3 : 13 )

ایـنروزهـا طبـیـعت زده به سيم آخـر. هر چه دارد را سـخاوتمندانه رو میکند و برای جشن پایان سال تحصیلی برگها از ته دل مایه میگذارد. زیرا که میداند فصل تغییر ست و تغییر بدون خدا حافظی با گذشته ای که به آن عادت کرده ایم امکان ندارد .

چهار قدم اصلی تغییر :
با شجاعت با گذشته ات خدا حافظی کن .
با شهامت به مرز های ناشناخته پا بگذار .
با ایمان ریسک کن و قـــدم ایمان بـــردار .
با رضایت هزینه های تغییر کردن را بپذیر .

برگها با بهترین رنگها همراه بادهای پاییزی تا به آخرین لحظه میرقصند و در حین رقص خداحافظی کرده صحنه را با خوشی ترک میکنند بدون اینکه هیچ آه و حسرتی داشته باشند زیرا حداکثرشان را زندگی کرده اند.

‎مسیح در انجیل یوحنا فصل دهم گفت : "من آمده ام تا شما زندگی را چندین برابر فرصتی که دارید تجربه کنید.
همچنین در فصل پانزدهم گفت : من تاک حقیقی هستم و پدر آسمانی باغبان است ( یوحنا 15 : 1 و 2 )

فرقی ست بین باغبانی که درخت را کاشته با رهگذری غریبه که عبور میکند رهگذر با لذتی زودگذر برگها را لگد مال کرده زباله میسازد میرود پی کارش .

ولی باغبان برگها را جمع آوری کرده به مواد ارزشمندی برای تغذیه گیاهان نسل فردا تبدیل میکند و برگها بیشتر از فرصت محدود و کوتاهشان تاثیر نامحدودی بر طبیعت میگذارند.

دوست عزیز با طرح تولد تازه عیسی مسیح میتوانی بیشتر از آنچه هستی باشی و بیشتر از آنچه تصور میکنی بر حال خوب نسل فردایت تاثیر بگذاری . لطفا حداکثرت باش در حداقل هایت .

جليل سپهر
@jalilsepehr

Jalil Sepehr

17 Oct, 15:27


حرف دل آینه خاطـرات :

وقتی در آینه خاطرات، جوانیت رو میبینی بجای حسرت خوردن بیاد بیار که اون روزا در آرزوی این روزا بودی و برای اینروزا بد جوری آه میکشیدی . صدتا آرزو داشتی می گفتی کاش این دوران زودتر بگذره .کاش از این بلاتکلیفی بیرون بیام، کاش پولی دستم بیاد . کاش تحصیلاتم تموم بشه . کاش ازدواج کنم . کاش بچه داشتم . کاش خونه خودمو داشتم. کاش . . . .

امروز همون روز بزرگتر شدنته . همون روز تحقق آرزوهات. همون روزایی که نفس نفس میزدی واسه دیدن اونی که سالهاست کنارته و گاهی فراموش میکنی نگاش کنی . همون روزایی که میخواستی ببینی عاقبتت چی میشه ؟

اگه در جوانی حسرت بزرگسالی رو داشتی ، نگذار بزرگسالیت در حسرت جوانیت بگذره ، اگه میگی جوانی مو تلف کردن . نذار بزرگسالیت رو تلف کنند . نذار هر دو زمان رو از دست بدی . نذار کسیکه دیروزت رو خراب کرده امروزت رو کنترل کنه .

آینه خاطرات بهت میگه در جوانی انرژی بیشتر داشتی، ولی حالا حکمت بیشتر داری و چرخ روزگار نه با زور بازو بلکه با درک و حکمت میچرخه .
حکمتی که بفهمی چه کاری رو چطور و چه وقت انجام بدی .
حکمتی که آرزوهای جوانیت رو به حکمت بزرگسالیت گره بزنه و از اون یه طناب محکم بـسازه برای رسیدن به قله بلند رویاهات .

کلام خدا میگه :
حکمت از شجاعت جوانی بهتر است. ( جامعه سلیمان ۹: ۱۶)

حکمت از قدرت اسلحه بهتر است.
( جامعه سلیمان ۹: ۱۸)

حکمت از زر خالص بهتر است.
( امثـال سلیمان ۱۶: ۱۶)

حکمت از جمیع جواهرات بهتر است. ( امثـال سلیمان ۸: ۱۱)

حکمت از همه چیز بهتر است.
( امـثال سلیمان ۴: ۷)

سلیمان تنها کسی بود که از خدا فقط حکمت خواست نه ثروت و قدرت و شهرت ( دوم تواريخ ١ : ١٠ )
و با حکمت خدا معبد بزرگی ساخت که پدرش داود پادشاه با قدرت سیاسی و ذخـایـر طلا و امکانات نامحدود و شور و حرارت جوانیش نتونست بـسازه .

اینبار وقتی توی آینه نگاه میکنی بجای گفتن" جوانی کجایی که یادت بخیر " آرزوهای جوانیت رو پیدا کن و به حکمت بزرگسالیت گـره بـزن . این تنها رمـز تحقـق آرزوهاته. مبادا هر دو زمان رو از دست بدی .

جلیل سپهر
@jalilsepehr

Jalil Sepehr

16 Oct, 01:13


چرا آدما مثل برگ های پاییزی تغییر رنگ می‌دهند؟

در هر برگی سه نوع رنگ دانه سبز، قرمز و زرد وجود دارد. گرمای آفتاب و عمل فتوسنتز برگ ها ، آنها را دائما سبز و تازه نگاه می دارد و نمی گذارد آنها زرد و قرمز و ضعیف بشنوند.

روزهایی که در پاییز، گرمای خورشید کمتر می شود و برگ ها عمل فتوسنتز را انجام نمی‌دهد، کم کم به زردی و قرمزی تبدیل می شوند تا اینکه از سرما خشک شده، و باد آنها را می‌اندازد.

ماجرای تغییر رنگ آدمها ، بی شباهت به ماجرای تغییر رنگ برگها نیست. آدمها هم وقتی رابطه با گرمای حضور خدا را قطع می کنند و عمل تبدیل نور خدا به اکسیژن روحانی بجهت درخت زندگی خود را ترک می کنند، روز به روز تغییر رنگ می دهند و کم کم رابطه شان با درخت قطع شده و حتی با نسیم ملایمی از درخت میافتند .

برای یکرنگ ماندن :
نیاز داریم به نزدیک بودن به خدای بی رنگ و ریا که با تابش نورش همواره سبز بمانیم . همچنین نیاز داریم به تبدیل کردن اراده خدا به ایمان و تبدیل کردن ایمان به قدمی عملی که زندگی ما را همواره زنده و تازه نگاه دارد .

دوست عزیز عمل کردن به اراده خدا مانند عمل فتوسنتز برگ درختان است.
لطفا هرگز آن را ترک نکنید . زیرا ترک کردن اراده خدا ابتدای شماره معکوس حیات روحانی من و شما است.

جلیل سپهر
@jalilsepehr

Jalil Sepehr

15 Oct, 00:21


ماه قـدردانی از خدمات شبانان :

ماه اکتبر زمان قـدردانی از زحمات شبانان و خادمین عزیز است که یکسال دیگر با امانت داری ما و خانواده مان را وفادارانه خدمت کرده اند .

کلام خدا میگوید" به شما شبانانی موافق دل خود خواهم داد که شما را با معرفت و حکمت خدمت کنند "
( ارمیا 3 : 15 )

یکی از زیباترین صحنه هایی که مفهوم شبانان موافق دل خدا را به تصویر میکشد کاهنانی هستند که صندوق کلام خدا را بر دوش گرفته و با جرات و دلیری وارد رودخانه پر از موج اردن شدند تا جریان هلاک کننده سیل قطع شود و ساعتها در وسط رودخانه با تحمل وزن صندوق کلام خدا بدون غرغر و شکایت و خم به ابرو آوردن ایستادند تا تمامی قوم خدا بسلامتی به کناره دیگر عبور کنند .
( یوشع 3 : 15 تا 17 )

نمیدانیم آیا کسی برگشت از آنها تشکر کند و به آنها گفت مرسی که اینقدر ایستادید تا من و خانواده ام به سلامتی عبور کنیم یا نه ؟ کلام خدا میگوید :

همه شبانانی که موافق دل خدا به نیکویی شبانی کرده‌اند، لایق حرمت مضاعف می‌باشند مخصوصا خادمینی کـه برای خدمتشان جفا میبینند و زحمت می‌کشند .
( اول تیمو تائوس ۵ : ۱۷ )

خادمین عزیز خسته نباشید . از همه زحمات شما سپاسگزاریم و برایتان دعا میکینم تا مانند موسی دستهای امید و رویایتان در قله کوه رفیدیم بلند باشد تا خانواده الهی در جنگ روحانی با عمالیق دنیای شرارت پیروزمند و سربلند باشد . دوستتان داریم و خدارا صمیمانه برای وجودتان .شکر میکنیم .

جلیل سپهر

@jalilsepehr

Jalil Sepehr

08 Oct, 04:28


جلوی درب ورودی بعضی فروشگاهها در امریکا تابلویی وجود دارد که عکس افراد گمشده را میگذارند تا اگر کسی آنها اطلاعی داشت خبر بدهد .

پسر بچه کوچکی هر روز به نزدیکترین فروشگاه محل شان میرود و بدون توجه به نگاه دیگران جلوی این تابلو زانو میزند و دعـا میکند : خداوندا بنام مسیح که آمده گمشده ها را پیداکند این افراد گمشده را بحضورت میآورم آنها را پیدا کن و به خانه شان برگردان .

غیرت و ایمان این پسر بچه برای پیدا شدن افـراد گمشده نظرم را بطور متحیر کننده ای بخود جلب کرد و از خودم پرسیدم : تو برای پیدا شدن جانهای گمشده و بازگشت آنها به خانه پدر آسمانی چقدر در حضور خدا زانو زده ای و با دعا از خدا هدایت میطلبی ؟

دنیای گمشده ما نیازی به انتقاد و افشاگری و توهین و تحقیر و محکوم کردن ندارد. افراد زیادی به اندازه کافی مشغول چنین کارهایی هستند .

دنیای ما به افرادی نیازمند است که مانند این طفل با دلسوزی و غیرت الهی و ایمان ساده و محبتی خالصانه برای پیدا شدن جانهای گمشده در حضور خدا زانو زده و بگوید : خــداونــدا برای نجات جانها مرا بفرست .

جلیل سپهر
@jalilsepehr

Jalil Sepehr

03 Oct, 18:32


ما درون را بنگریم و حال را . . .

در داستان داود و جلیات تمرکز بیشتر روی بزرگی جلیات و کوچکی داود ست و این در نگاه ظاهری به سن و وزن و هیکل آنها کاملا درست ست. ولی با نگاهی به حالت درونی آنها می بینیم داود کوچک بینهایت بزرگتر- بینهایت قدرتمندتر و بینهایت مسلح تر از جلیات ست .

داود عملا فرماندهی جنگ را بدست گرفته بر صحنه کاملا مسلط ست و نتیجه پیروزمندانه را قبل از شروع جنگ با اطمینان اعلام میکند و میگوید :
" خداوند امروز ترا بدست من تسلیم خواهد کرد و من امروز جسم بی جان ترا به مرغان آسمان خواهم داد "
( اول سموئیل 17 : 46 )


بزرگی یک شخصیت ست که هرکسی در هر سنی میتواند داشته باشد
بزرگی یک نقش ست که هرکسی در هر سنی می تواند آن را ایفا کند
بزرگی یک انتخاب است که هرکسی در هر سنی می تواند انتخاب کند

رمز پیروزی داود بر جلیات چیست ؟
( اول سموئیل 17 : 45 تا 47 )

1- داود میداند به اسم یهوه خدای لشکر ها وارد جنگ میشود
2- داود میداند جلیات شکست خورده چون با حرمت نام خدا میجنگد
3- داود میداند که جنگ از آن خداوند است و جلیات را تسلیم میکند
4- داود میداند که پیروزی نتیجه شمشیر نیست بلکه نتیجه اقتدار خداست

باید اندازه بزرگی جلیات زندگی ات را با اندازه بزرگی خدایت مقایسه کنی تا بتوانی مانند داود جسارت روبرو شدن با او را داشته باشی . و گرنه مقایسه جلیات با اندازه و توانایی خودت از تو شائول ترسو و سربازان بزدلی می سازد که در برابر جلیات های زندگی حتی جرات نفس کشیدن هم ندارند .

اینست معنی تعلیمی که مسیح فرمود :
هرکه کوچک بودن خودش را قبول کند بزرگ بودن من را قبول کرده و هرکه بزرگ بودن من را قبول کند اگر کوچکترین هم باشد در نبرد زندگی بزرگترین شما خواهد بود . ( لوقا 9 : 48 )

دوست عزیز:
در ایمان به عظمت و اقتدار کلمه زنده خدا عیسی مسیح هرکسی در هر سن و هر جنسیت و هر موقعیتی می تواند بزرگی و رهایی و پیروزی بر مشکلات را تجربه کند حتی اگر مشکلاتش ظاهرا بزرگتر از خودش باشد .

جلیل سپهر
@jalilsepehr

Jalil Sepehr

02 Oct, 04:48


فرا رسیدن ماه اکتبر سرآغاز جشنواره برگها بر شما مبارک

پاییز با هر احساسی معنی متفاوتی پیدا میکند . پاییز باغبان پاییز عاشقان نیست. پاییز دوستداران طبیعت هم پاییز افسرده دلان نیست . پاییز برای هر کسی به شکل حال دلش در میآید . اما پاییز درس خاصی دارد که باید هرکسی با هر حس و حالی آنرا بیاموزد .

هوای پاییزی رنگ برگ ها را تغییر می‌دهد.
بادهای پاییزی همه برگ ها را از شاخه ها جدا می‌سازد.
طوفان های پاییزی بعضی شاخه های درختان را می‌شکند.
رعـد و برق های پاییزی گاهی درخت ها را به آتش می‌کشند.

امـا پاییز با تمام اقتدارش قادر نیست هویت اصلی درخت را عوض کند.
بخاطر همین شاخه های شکسته درخت سیب، در بهاری دیگر دوباره جوانه و شکوفـه سیب می آورد و نه هیچ میوه ای دیگر.

پاییز شرایط نامساعد زندگی فقط یک فصل است و همانطور که آمد، همچنان هم خواهد رفت و با هیچ قدرتی قادر نیست باور، فرهنگ و تمدن ریشه دار تو را عوض کند.

بنابراین خودت را درگیر هویت بیرحمانه پاییز نساز بلکه با امیدی زنـده مشغول ستایش باورها، احترام به فرهنگ و تمدن ریشه دارت باش تا زنده بمانـند و جوانه هایت در بهاری دیگر جوابگوی زخم ها و جبران کننده خـسارات خـزان های زندگی ات باشند.

بقول ایوب: “برای درخت امیدیست که اگر بریده شود باز دوباره خواهد رویید و از بوی آب مثل نهال تازه شاخه هـا میآورد.” (ایوب ۱۴: ۷-۸)

جلیل سپهر
@jalilsepehr

Jalil Sepehr

30 Sep, 18:36


فرق خستگی ذهنی و افسردگی روحی چیست ؟

خستگی ذهنی یعنی جسمت به تو میگوید :
بخاطر اتفاقات و مشکلات و سختی شرایط و کار زیاد خسته شدم .
دارم کم میارم ذهنم حسابی قاطی کرده ریخته بهم .
احتیاج به استراحت دارم لطفا یه خورده دست از کار بکش .
بذار نفس بکشم. پدرم دراومده . بابا دارم غش میکنم .
میفهمی چی دارم میگم ؟ استراحت میخوام استراحت

افسردگی روحی یعنی روح و روانت به تو میگوید :
گور بابات با این شخصیتی که واسه خودت ساختی .
لعنت به این انتخابای اشتباهی که کردی و هنوزم میکنی .
اصلا نمی خواهم به عنوان روحت اسیر جسم درهم شکسته ت باشم .
من از این چهره داغون و رنجوری که واسه خودت ساختی حالم بهم میخوره.
من دیگه طاقت تحمل فکرای منفی و دل منزوی تو رو ندارم .
من نمیتونم بیشتر ازین جنازه رویاهای مرده ت رو به دوش بکشم .
صدای شیون و آه و ناله ای که میکنی گوشامو کر کرده .
بابا دیگه نمیتونم بیشتر ازین تحملت کنم .
میفهمی چی دارم میگم ؟ داره حالم ازت بهم میخوره فهمیدی ؟

درمان چیست ؟
ماموران آمبولانس وقتی به محل تصادف میرسند ابتدا مردم را دور میکنند . محل خونریزی شخص را بند می آورند. اگر شکستگی باشد آنرا میبندند تا حرکت نامناسبی نکند . بعد به اتاق جراحی منتقل میکنند تا دکتر متخصص او را جراحی کند و داروهای لازم را تجویز کرده در اتاق آرامی دوران نقاهت را بگذراند و تقویت شده دوباره به صحنه زندگی برگردد .

همچنین شخص افسرده باید ابتدا جلوی خونریزی عاطفی اش گرفته شود و از جمع افراد منفی و حرفهای مایوس کننده جدا شده به تخت جراحی خدا در دعا و پرستش و مشورت روحانی منتقل شود تا روح القدس روح شکسته اش را جراحی کند و بعد از آن در جمع افراد تشویق کننده ای که رویای شیرین کتاب مقدسی دارند قرار گیردو در آرامش یه سرودهای پرستشی گوش دهد تا خود را بازیافت کند و مجددا به زندگی طبیعی خود باز گردد .

عیسی مسیح گفت :
من آمده ام برای اینکه شکسته دلان و افسردگان را شفا بخشم و افکندگان را بلند کنم ( لوقا ٤ : ١٨ )

بنابراين همین حالا بیایید نزد من ای تمام زحمتکشان و گرانباران من شخصا شما را آرامی میبخشم . (متي ١١ : ٢٨ )

جلیل سپهر
@jalilsepehr