بیحوصلهام بیتو...همینقدر کلافه
من در ته فنجان و کفِ دست پیِ تو...
برگرد که خود را نسپارم به خرافه
آوارهی یک شهر شدم کوچه به کوچه
از دوریِ تو، تلخ شدم کافه به کافه
هرشب وسطِ خوابوخیال و غمِ دوری
هی موی تو را بافتهام بافه به بافه ....
برگرد تو ای صبحِ سپید از پسِ ظلمت
تا روی تنِ من نکشیدند ملافه...
#محمد_شریف
@hurnaaz