همین چشای خیس گواهمه گوشه ی صحن تو پناهمه همه ردم کنن عبایی نیس منو امام رضا شما همه
شمس تبریزی کی باشه؟نور عالم شمس طوسه کار خورشید اینه هر صب ، گنبد شاه و ببوسه از بهشت گفتن برامون ، صحن گوهرشاد و دیدیم دم عیسی رو شنیدیم ، پنجره فولاد و دیدیم
امیر سلاطین سلطان برازندته این سلطان به شرطها گفتی یعنی تویی پایه ی دین سلطان
علی موسی الرضا(دم)
بند دوم
همه جا یاورم امام رضاس نفس آخرم امام رضاس نمیذاره که من یتیم بشم پدر و مادرم امام رضاس
غیر تو یاری ندارم با منه بی کس بسازه عشق تو میتونه یک راه از دل بن بست بسازه ای صفای قلب زارم ای تموم بود و هستم تا قیامت ای رضا جان بر سر کویت نشستم
تو راهب بزن بر، ناقوس ندای کلیسا، سلطان نجف بنا شد در ،مشهد علی ابن موسی ، سلطان