من همیشه دنبالِ اونی بودم که بفهمم لیاقت داره. اونی که برایِ تولدش کادویی که دوست داره رو بگیرم و با ذوق کردنش، خودمم کلی ذوق کنم. اونی که با لبخندش به خاطرِ یه پیامم، احساس کنم خوشبختترین آدمِ رویِ زمینم. اونی که بغلش برام امنترین نقطهیِ دنیا باشه. اونی که باورش کنم، بهش اعتماد کنم، بهش عشق بورزم و بعد پشیمونم نکنه. اونی که حرفاش واقعی باشه، احساساتش دروغ نباشه، منو بازی نده، ازم مترسکِ مزرعه نسازه و بهم خیانت نکنه. هیچوقت دنبالِ کسی نبودم که بخوام خواستههایِ عجیب و غریب ازش داشته باشم؛ دنبالِ کسی نرفتم که پولدار بود، موقعیتِ کاریِ خوبی داشت یا مدلِ ماشینش فلان بود. من همیشه دنبالِ کسی بودم که ساده اما واقعی باشه؛ درست مثلِ خودم. تو دنیایی که دیگه کسی قدرِ عشق رو نمیدونه، اون واقعیترین آدمی باشه که درست و غلط رو از هم تشخیص میده و قدرِ محبت و اعتمادی که قراره بهش بکنم رو میدونه. غمانگیزه که من هیچوقت نتونستم اون آدم رو پیدا کنم؛ ولی خوشحالم که تا تونستم، برایِ بقیه، خودم اون آدمی بودم که دوست داشتم یکی برایِ من باشه.