اون واکنش های شدید یهویی به خیلی چیزها که نشون میدی در واقع پاسخ به اون موضوع کوچیک نیست، پاسخ به اتفاقات بزرگ قبلیه که توی اون زمان در برابرش سکوت کردی!
خاطره ها همیشه جالب بودن؛گاهی با به یاد آوردن روزی که توش گریه کردیم میخندیم،گاهی با به یاد آوردن روزی که توش خوشحال بودیم گریه میکنیم.این همون زندگیه!
خیانت کردن کوچکترین ربطی به زشت بودن، خوشگل بودن، بی پول بودن، پول دار بودن و اینجور چیزا نداره، همه چیز برمیگرده به افکار و ذهنیت آدما، کسی که افکار خائنانه ای داره به این چیزا حتی فکرم نمیکنه . .
این پسر روانیایی که بخاطر گ.ه بازیاشون سرت منت میذارن هم خیلی بانمکن مثلا میگن «من چون دوستت دارم دهنتو سرویس میکنم وگرنه اگه دوستت نداشتم که کاری باهات نداشتم» مرسی که دوسم داری و دهنمو سرویس میکنی پ.د.رسگ
پلیکان اگر غذا گیر نیاره با منقار از گوشت تَنِش میکَنه و میذاره دهن جوجهها یه داستان معروف میگه تو عصر یخبندان یه پلیکان اونقدر این کارُ تکرار کرد تا از شدت ضعف جون داد در همین حال یکی از جوجهها گفت "بالاخره از شر غذای تکراری خلاص شدیم". و این حکایت خیلی از آدمهای امروزه :/