آدمها گلایه میکنن، چون مایلند چیزی رو بفهمن و ترمیم کنن. بقول کیارستمی در "گلایه" کردن میل به آشتی هست. اما وقتی دیگه نمیرنجم، معنیش این نیست که قوی شدم (قویها هم میرنجن!) بلکه معنیش اینه که چیزی به پایان رسیده و "من دیگه اینجا نیستم."
متأسفانه یا خوشبختانه، بزرگ شدن باعث میشود از یک سنی به بعد حال و حوصلهی غصّه خوردن و ناراحت شدن را نداشته باشی. نه که رنج نکشی! رنج میکشی اما به آن اعتنا نمیکنی و تظاهر میکنی متوجه نشدهای چقدر غمگینی.
تو اکنون زعشقم گریزانی غمم را ز چشمم نمی خوانی ازاین غم چو حالم نمی دانی پس از تو نمونم برای خدا تو مرگ دلم را ببین و برو چو طوفان سختی ز شاخه غم گل هستی ام را بچین و برو که هستم من آن تک درختی که در پای طوفان نشسته... همه شاخه های وجودش زخشم طبیعت شکسته... @enhesaarr