گذرگاه

@carlosfreedompass


احساسی جسمانی داشتم
که در گذرگاهی گام نهاده ام.
گذرگاهی که نیرویی از خود داشت.
دون خوان این گذرگاه آرام و عظیم بود.
جایی برای احساسات و یا دلتنگی نبود.
زیرا او به مثابه احساسی غیر شخصی
آنجا بود که مرا به درون می فریفت.
C.C

گذرگاه

22 Oct, 15:36


_ من نیز یک بار عهدی بستم.
صدایش مرا از جا پراند.
_ به پدرم قول دادم که زنده بمانم تا قاتلانش را نابود سازم. من این قول را سالها نگه داشتم. اکنون این قول عوض شده است. من دیگر به نابودی هیچکس علاقمند نیستم. از مکزیکیها بیزار نیستم. از هیچکس بیزار نیستم. من آموخته ام که همه ی راههای بی شماری که انسان در زندگی خود می پیماید یکسان است. ستمگران و ستمدیدگان سرانجام به هم می رسند، و تنها حکم غالب این است که زندگی روی هم رفته برای این هر دو گروه بس کوتاه است. من امروز غمگینم، نه برای اینکه پدر و مادرم آنچنان مردند که گفتم؛ اندوهم از این است که سرخپوست بودند. آن‌ها سرخپوست وار زندگی کردند و سرخپوست وار مردند، و هرگز ندانستند که پیش از هر چیز انسان اند.
۱۵۹
۱۶۰

#دون_خوان_ماتوس
#کتاب_حقیقتی_دیگر
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

22 Oct, 11:30


دنیای ساحران مثل دنیای زندگی روزمره، دنیای تغییر ناپذیری نیست که وقتی به هدفت رسیدی، به تو بگویند همواره برنده می مانی. در دنیای ساحران دستیابی به هدفی معین بسادگی به این معناست که تو مؤثرترین وسیله را برای ادامه ی مبارزه ات یافته ای که ضمناً هرگز پایان نمی یابد. اما دومین قسمت این قضیه ی دوگانه این است که تو دیوانه کننده ترین پرسش برای قلبهای انسانها را تجربه کرده ای. خودت آن را به زبان آوردی وقتی که پرسیدی: چطور امکان دارد که ندانم تمام عمرم انرژی را مستقیماً مشاهده کرده ام؟ چه چیزی مانع دستیابی من به این جنبه از وجودم شده است؟
۲۶۵

#دون_خوان_ماتوس
#کتاب_کرانه_فعال_بیکرانگی
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

21 Oct, 14:38


https://t.me/kastanedasbooks
#کرانه_فعال_بیکرانگی
۱۴_آگاهی غیر آلی

گذرگاه

20 Oct, 20:23


سرگین غلتان و من با هم برابر بودیم، هیچکدام بر دیگری ارجح نبود و این مرگ بود که ما را با هم برابر می کرد.
این وجد و جذبه بقدری مرا منقلب کرد که بگریه افتادم. دون خوان حق داشت.  او همیشه حق داشت.  من در دنیایی اسرارآمیز زندگی می کردم و مانند همه ی انسانها، موجود اسرارآمیزی بودم، و با وجود این مهم تر از یک سرگین غلطان نبودم.
۳۰۱

#کارلوس_کاستاندا
#کتاب_سفر_به_دیگر_سو
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

20 Oct, 13:51


کلارا قدری آب در فنجانم ریخت. تنگ سفالین را زمین گذاشت و صادقانه مرا نگریست و گفت:
_ راهی برای عوض شدن هست و حالا تو در آن غرق شده‌ای. این راه مرور دوباره نام دارد.
به من اطمینان داد که مرور عمیق و کامل ما را قادر می‌سازد تا از آنچه می‌خواهیم تغییر کند، آگاه شویم، آن هم به این طریق که به ما اجازه می‌دهد تا زندگی خود را بدون توهم ببینیم. به ما لحظه ی مکثی می دهد که طی آن می توانیم انتخاب کنیم که به رفتار معمولی خود ادامه دهیم یا آن را به این طریق دور افکنیم که قصد آن را کنیم، البته قبل از آنکه ما را کاملاً به دام اندارد.
پرسیدم:
_ و چگونه قصد می کنی چیزی را دور کنی؟ فقط می گویی برو، شیطان؟
کلارا خندید و جرعه ای آب نوشید، بعد گفت:
_ برای تغییر کردن نیاز به سه شرط داریم؛
نخست باید تصمیممان را مبنی بر تغییر کردن طوری اعلام کنیم که قصد صدای ما را بشنود.
دوم آنکه باید آگاهیمان را برای مدتی به کار گماریم: نمی‌توانیم صرفا کاری را شروع کنیم و به محض اینکه دلسرد می شویم آن را به حال خود رها سازیم.
سوم آنکه باید پیامد اعمالمان را با حس بی طرفی کامل بنگریم. این بدان معناست که نمی‌توانیم درگیر افکار موفقیت یا شکست شویم.
این سه مرحله را دنبال کن، آنگاه می توانی هر احساس و آرزوی ناخواسته را در خودت تغییر دهی.
۹۷

#کلارا_گرا
#کتاب_گذر_ساحران
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

20 Oct, 07:20


مدت زیادی به من چشم دوخت. سپس در حالیکه خیابان پر رفت و شد و پرفعالیت را از پنجره نشان می داد گفت:
_ این دنیای توست. تو متعلق به این دنیا هستی و این دنیا میدان شکار تو هم هست. هیچ راهی برای فرار از "عمل" دنیا نیست. پس یک جنگجو دنیا را تبدیل به میدان شکار می کند. بعنوان شکارچی یک جنگجو می داند که دنیا برای خدمت کردن ساخته شده است. بنابراین او از همه چیز آن استفاده می کند. یک جنگجو مانند یک دزد دریایی بی هیچ ملاحظه ای آنچه را که می خواهد می گیرد و از هر چه می خواهد استفاده می کند با این تفاوت که یک جنگجو از اینکه خودش هم مورد استفاده و تصاحب قرار گیرد، هیچ ناراحت و متعجب نمی شود.
۲۵۶
۲۵۷

#دون_خوان_ماتئوس
#کتاب_سفر_به_دیگر_سو
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

20 Oct, 05:20


در حالت مشاهده گر هوشیار باشید. اغلب اوقات حقیقتاً کیهان تلاش می‌کند که همه مشکلاتمان را برای ما حل کند، اما ما گوش نمی‌کنیم، ما در خانه نیستیم.

#رناتا_مورز
#دوره_هفت_قاعده_اقتدار
#قاعده_پنجم
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

19 Oct, 01:14


خودآگاهی، خود انضباطی، خودتنظیمی: اقتدار شخصی هستند. اگر بتوانید استفاده تان از انرژی را تنظیم کنید، اگر بتوانید تنظیم کنید که کجا انرژی صرف کنید، همواره ذخایر و منابع خوبی از آن خواهید داشت.

#رناتا_مورز
#دوره_هفت_قاعده_اقتدار
#فیلم_اول_هفته_پنجم
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

17 Oct, 22:11


اولگ اس.
جنگجو-لارو

هنگامی که هدف و جهت سمینارهای کلیرگرین پس از خروج کارلوس کاستاندا برای ما تمرین‌کنندگان تنسگریتی مشخص شد، بسیاری از ما، از جمله من، احساس ناخوشایندی داشتیم که همه‌مان را به اطراف هدایت می‌کنند. به ما گفته می شود که چگونه روابط خود را در خانواده اصلاح کنیم، چگونه بخشش دریافت کنیم، چگونه به رویاهایمان در مورد یک ماشین اسپرت، یک سفر دور دنیا یا خانه خودمان برسیم. یا حتی نحوه تشکیل خانواده و بچه دار شدن! اما به این دلیل نیست که ما به اینجا آمدیم! ما احساس "خوب" می کردیم، رویای شاهکارهای ادراک، سرگردانی در سیارات دیگر را می دیدیم، بسیاری از ما قبلاً تجربیاتی از رویاهای انرژی، رویاهای آگاهانه یا تصادفات و نشانه های جادویی معجزه آسا داشته ایم. برخی ناامیدی را تجربه کرده اند و شروع به نفرین کردن کسانی کرده اند که دیروز آنها را می پرستیدند و به آنها حسادت می کردند.
بیست سال پس از شروع تمرین تنسگریتی، بالاخره متوجه شدم که چیست و بالاخره توانستم از مانور زن ناگوال کارول تیگز برای آنچه که بود قدردانی کنم. با بررسی مجدد خودم در این امر کمک شدم، اما حتی بیشتر از این با این واقعیت که در بررسی مجدد تجربیات زندگی بسیاری از مشتریانم شرکت داشتم. من به جایگاه خودم در دنیا پی بردم و تصمیم گرفتم. من هم دیدم که جواب تمام مدت جلوی چشمم بود. این پاسخ عبارت کوتاه کارول تیگز است که می گوید اکثریت قریب به اتفاق مردم در این دنیا، علیرغم سن بدن فیزیکی 20 تا 70 ساله خود، هنوز کودکان 5 تا 7 ساله به معنای پرانرژی هستند. کارلوس کاستاندا همچنین بیان کرد که ما تمدنی از کودکان بدبخت هستیم. من هم در رابطه با خودم و هم با صدها نفر دیگر که فرصت گفتگوی عمیق و باز با آنها را داشته ام، به این واقعیت متقاعد شده ام. همچنین متوجه شده ام که من خودم با هیچ یک از مشتریانم و به طور کلی با اکثر مردم تفاوت بسیار کمی دارم. واقعاً همان طور است که نقول و زن نقول گفتند. من در این مورد کاملاً متقاعد هستم. و این نه تنها برای "افراد عادی" بلکه برای تمرین‌کنندگان نیز صدق می‌کند.

همانطور که اکنون می‌توانستم بفهمم، استراتژی کلیگرین این بود که انبوه تمرین‌کنندگان را به آستانه ناشناخته در وضعیت افراد بالغ و مسئول با لحن مناسب برساند. Infantilism یک تونال شکل‌نگرفته، غیرقابل بیان و ناکارآمد است. در اصطلاح علوم اعصاب، ساختارهای ناقص و ناقص اتصالات عصبی مغز، در درجه اول مدار اجرایی مغز، لوب گیجگاهی و پیشانی است. ما باید از نظر درونی به بلوغ رسیده و آگاه تر، وظیفه شناس و مسئولیت پذیرتر شویم تا به آستانه ای برسیم که بتوانیم با معنای رزمنده بودن عمیق تر آشنا شویم. اگر لارو در گل داودی زمان درستی برای شکل گیری نداشته باشد، وقتی بیرون می آید نمی تواند بال های خود را باز کند و به عنوان یک پروانه واقعی پرواز کند. یکی از اولین درس های دون خوان به کارلوس کاستاندا در روز جمعه، 23 ژوئن 1961، تغییر شخصیت و رفتار روزانه اش بود:

" او با صدای بلند شروع به فهرست کردن تمام تغییرات شخصیتی کرد که به من توصیه کرد انجام دهم. گفتم که همه اینها را خیلی جدی در نظر گرفته بودم و متوجه شدم که احتمالاً نمی توانم آنها را به انجام برسانم زیرا هر کدام از آنها برخلاف عقاید من بود. او خاطرنشان کرد که فقط در نظر گرفتن آنها کافی نیست و آنچه به من گفت برای سرگرمی گفته نشده است. "
(آموزه های دون خوان: راه دانش سرخپوستی یاکی)

community.castaneda.com

گذرگاه

17 Oct, 16:06


س: با در نظر گرفتن آنچه که شما از پیش بینی ناپذیری اعمال یک جنگجو گفته اید، کدام را برای این سه دهه باید تایید کنیم، ما باید انتظار داشته باشیم که در این دوره ی همگانی شما بخواهید تا آخر بروید؟ تا کی؟
 
ج: برای ما راهی نیست که یک موضوع دنیوی را به انجام برسانیم. ما بر مبنای عهدی که دون خوان برابرمان گذاشت، زندگی می کنیم وهرگز از آن منحرف نمی شویم .دون خوان برای ما مثال ترسناکی از مردی است که بر مبنای آنچه که  میگفت زندگی می کرد.و من آنرا مثال ترسناک نامیدم چرا که سخت ترین چیز برای تقلید کردن است.که به یکپارچه گی سنگ باشی و در عین حال برای روبرو شدن با هر چیزی سیال بمانی .این راهی بود که دون خوان در آن زیست.درمیان این تعهد ها ،تنها چیزی که می توان بود ، واسطه ای بی عیب و نقص است.فرد در شطرنج کمدی ، بازیگر نیست، او تنها سربازی در صفحه ی شطرنج است.آنچه که  برای همه چیز تصمیم می گیرد، نیروی آگاهی غیر شخصی است که ساحران به آن قصد و یا روح می گویند.   
 
مصاحبه با کاستاندا مجله ی اونو میسمو ۱۹۹۷
 
 
دریانوردی بسوی ناشناخته :مصاحبه ای با کارلوس کاستاندا
برای مجله ی اونو میسمو ،شیلی و آرژانتین ،فوریه 1997
با  دانیل تورو خیلو  ریواس

گذرگاه

17 Oct, 06:50


آنچه باید بکنی، این است که برای یورشهای بینهایت آماده شوی. باید در حالت آمادگی دائمی برای تحمل ضربه ی بیش از حد نیرومند آن باشی. این شیوه ی هشیارانه و عاقلانه‌ای است که ساحران باید با بی کرانگی رویارو شوند.
۲۱۶

#دون_خوان_ماتوس
#کتاب_کرانه_فعال_بیکرانگی
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

16 Oct, 19:21


یک بار در مورد دوست عزیزی که بیماری علاج ناپذیری داشت، چنین احساسی به من دست داده بود. فکر کرده بودم که می‌توانم آن دختر را نجات دهم. بیمارستانی را که او در آنجا در حال مرگ بود، ترک کرده و حتی با دون خوان نیز در این باره مشورت کرده بودم. دون خوان گفته بود:
_ مطمئنا تو می توانی او را بهبود بخشی و کاری کنی که از دام مرگ نجات یابد.
_ چگونه؟
_ روال کار خیلی آسان است. تنها کاری که می کنی این است که مرتبا یادآوری کنی که بیماری علاج ناپذیری دارد. او چون در مرحله آخر است، اقتدار کافی دارد و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. همه چیز را از دست داده است. وقتی هم که آدم چیزی برای از دست دادن نداشته باشد، باشهامت می شود. ما تا وقتی که می توانیم دستمان را به چیزی بند کنیم، ضعیف هستیم.
_ آیا تنها یادآوری بیماری لاعلاجش برای او کافی است؟
_ نه، این یادآوری، حرکت اولیه ای را که به آن نیاز دارد به او می دهد. بعد باید بیماری را با دست چپ از خودش دور کند. باید دستها را به جلو بیاورد و طوری نگه دارد که انگار دستگیره ای را گرفته است، سپس به جلو فشار آورد. فشار آورد و بگوید: بیرون! بیرون! بیرون! به او بگو چون کار دیگری از او ساخته نیست، باید از هر لحظه ی باقیمانده ی زندگی‌اش برای انجام این حرکت استفاده کند. به تو اطمینان می‌دهم که اگر بخواهد می‌تواند بلند شود و راه بیفتد.
_ خیلی آسان به نظر می رسد.
دون خوان خندیده و به آهستگی گفته بود:
_ به نظر آسان می رسد، ولی آسان نیست. برای انجام این کار دوست تو به یک روح بی عیب و نقص نیاز دارد.
مدت مدیدی به من نگریسته بود. چنین می نمود که احساس دلواپسی و اندوه مرا نسبت به دوستم می‌سنجد. بعد اضافه کرده بود:
_ البته اگر دوست تو روح بی عیب و نقصی داشت، هیچ گاه به این روز نمی افتاد.
من آنچه را که دون خوان گفته بود به دوستم گفته بودم، ولی او دیگر آنقدر رنجور شده بود که حتی قادر نبود برای تکان دادن دستش کوششی کند.
۱۱۴

#کتاب_دومین_حلقه_قدرت
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

16 Oct, 12:26


او گفت: معنای زنده بودن این است؛ دریافت شهودی اعجاز دنیا و شیرجه جسورانه در بیکرانگی بجای محدودیت های عقلانی مان، برای اتصال تنفس مان به همه چیز می توانیم آنقدر تصور کنیم تا آنقدر سیال و ناشناخته برای خودمان شویم که به تصور ناپذیر مبدل گردیم. کمین و شکار با همتا(کالبد انرژی) تلاش برای لمس منابع پایان ناپذیر منشاء رازآلود ماست.
۱۹۲

#دون_خوان_ماتوس
#کتاب_متون_چاپ_نشده
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

15 Oct, 23:33


نهایت سعی خود را بکن.
بهترین کار را کن.

۱۸۸

#دون_خوان_ماتوس
#کتاب_کرانه_فعال_بیکرانگی
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

15 Oct, 07:22


نلیدا من را مطلع کرد که برعکس آنچه بنظر می رسد، ساحران تمایلی به تسخیر یا تلاش برای تسلط بر مردم نداشتند. او فورا گفت: در واقع ساحران مدعی هستند که حتی لباس تن ما نیز متعلق به ما نیست. چطور می تواند چیزی متعلق به ما باشد، وقتی که حتی قدرت نگهداریش را نداریم؟
۲۱۳

#نلیدا_آبلار
#کتاب_متون_چاپ_نشده
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

15 Oct, 07:20


خیلی جدی گفت:
_ بیشعور. تو برای چنین کج خلقی هایی وقت نداری. این کار، کاری که الان داری می کنی، درست در این لحظه، شاید آخرین کار تو در روی زمین باشد. ممکن است که این آخرین نبرد تو باشد هیچ قدرتی وجود ندارد که قادر باشد تضمین کند تو یک دقیقه دیگر هم زنده خواهی بود.
۱٠۹

#دون_خوان_ماتوس
#کتاب_سفر_به_دیگر_سو
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

14 Oct, 11:30


_ عذر نخواه! خودت باش، ولی خودت را کنترل کن. اگر می خواهی تمام زردآلوها را بخوری پس بخور، تمام کن و بس. کاری که هیچ وقت نباید بکنی این است که آنها را تمام کنی و سپس برای این کار متاسف شوی.
۱۷۹

#کتاب_در_رویا_بودن
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

13 Oct, 23:33


کلارا شرح داد:
_ می‌توانیم به جسم به عنوان
سازواره ای بیولوژیکی یا منبع قدرت توجه کنیم، تمام آن بستگی به سیاهه ی موجود در انبار ما دارد. جسم  می تواند سفت و سخت یا نرم و نرمش پذیر باشد. اگر انبار ما خالی باشد، خود جسم خالی است و انرژی بیکرانگی می‌تواند در آن جریان یابد.
کلارا تکرار کرد:
_ برای آنکه خود را تهی سازیم، باید در حالت مرور دوباره ی ژرفی فرو رویم و بگذاریم تا انرژی بی هیچ مانعی در ما جریان یابد.
او تاکید کرد که
فقط وقتی ما کاملا در آرامش هستیم، می توانیم در درون خود فرمانروایی کامل را به بیننده واگذاریم یا انرژی غیرشخصی از جهان به نیروی شخصی قصد مبدل شود.
۱۴۷
#کلارا_گرا 
#کتاب_گذر_ساحران


دون خوان به من اطمینان داد که اگر می خواهیم به تغییر رفتاری دست یاییم باید بر اثر مرور دوباره روی دهد، زیرا تنها محملی است که می تواند آگاهی را با رهاسازی شخص از تقاضاهای خاموش و بی صدای جامعه پذیری بسط و افزایش دهد که این چنین اتوماتیک هستند، این چنین بدیهی انگاشته شده اند که حتی در شرایط عادی هم به آنها توجهی نمی شود، چه رسد به اینکه آزموده شود.
۱۴۸
#دون_خوان_ماتوس
#کتاب_حرکات_جادویی


@CarlosFreedomPass

گذرگاه

13 Oct, 15:08


لحظاتی هستند که، حالت بدن هرطور هم که باشد
روح زانو زده است.

و.ه
@CarlosFreedomPass

گذرگاه

12 Oct, 15:27


🍁