بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

@bonyadfarhangzendegi


مرکزآموزش خودشناسی به روش پروفسوریونگ برای ایجادتغییرهمه ابعادزندگی باسمینار،کتاب،CDوآنلاین

88524100-3/bonyadonline.ir
اینستاگرام؛
instagram.com/bonyadfarhangzendegi

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

20 Oct, 04:00


آیا شما آدم شجاعی هستید ؟

برای پاسخ به این سوال و تعیین میزان اعتماد به نفستان این کلیپ یک دقیقه ای سهیل رضایی را ببینید.

کتاب مرداب روح، از رنج هایی می گوید که بعد از سی و پنج سالگی، بدون آن که شما بخواهید و بالاجبار وارد زندگی شما می شوند.

و این اثر ارزشمند ،چگونگی عبور از این رنج ها را برای حفظ سلامت روان و داشتن ظرفیت برای ادامه زندگی ،را به شما می آموزد .

اکنون چاپ بیستم این کتاب در دسترس قرار دارد و از اینجا می توانید تهیه کنید .

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

18 Oct, 14:37


زندگی نمادین ؛ راه خلاصی از رنج های زندگی

زندگی فی نفسه و به خودی خود، بسیار تلخ و گزنده است....

گرفتاری ها، رنج ها و مشقات آن گاهی در حد کشنده است. ما همواره دوره ای از استیصال را در زندگی تجربه کرده ایم....

تا اینجا که آمده اید، عده زیادی از عزیزان تان را از دست داده اید، و مطمین هستید عن قریب عزیزان تان، شما را از دست خواهند داد . مطمینا این صحنه ، از تلخترین صحنه های زندگیست.

آنچه که می تواند، تلخی را از زندگی بگیرد، نگاه نمادین داشتن به زندگی است. ما می توانیم از پوسته رخدادهای زندگی و توجه به آنچه رخ داده نگاه مان را برگردانیم و به جای ان، مفهوم رخداد را معنا کنیم و با معنای آن بالغ شویم. اینگونه در میانه رنج ها، خود را نخواهیم باخت و به زندگی ادامه خواهیم داد...

این متن به مناسبت بیستمین نوبت انتشار کتاب مرداب روح که به بیان نمادین رنج های زندگی ما در میانسالی می پردازد، به یادگار نوشته شده است.

این کتاب در سال های اخیر به افراد بیشماری برای عبور از رنج‌ها و نگاه نمادین به زندگی شأن کمک نموده است.(تهیه از اینجا)

اگر تجربه ای از خوانش کتاب دارید به اشتراک بگذارید....

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

16 Oct, 20:01


تنهایی ، همیشه با خود عوارضی دارد.

زندگی شما با کدام احساسات یا شرایط زیر روبروست:

احساس کنار گذاشته شدن در یک رابطه
تنها ماندن نه به انتخاب خود

طلاق

مردی که شرکتشان او را از کار برکنار کرده و احساس می کند تاریخ مصرفش گذشته است

خانم میانسالی که فرزندانش بزرگ شده و زندگی مستقلی تشکیل داده اند ولی احساس پوچی و انزوا می کند

خانمی که شغلش را از دست داده و با از دست دادن شغل احساس می کند, هویت حرفه ای، امنیت مالی و جایگاه اجتماعی اش را از دست داده است.

مردی که نامزدش او را به قصد یک مرد موفق تر ترک کرده است .

حس شدید تباهی ، زمانی که یک رابطه پایان می یابد.



کتاب کاربردی و شفابخش رهایی از غم جدایی اکنون به چاپ چهارم رسید
اگر با هر یک از شرایط بالا روبرو هستید،
این کتاب را اکنون تهیه کنید
....
لینک تهیه
https://bonyadonline.com/product/248

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

14 Oct, 12:34


جیمز هالیس روانکاو یونگی معتقد است انسان باید همزمان دو نوشته را در جیب خود داشته باشد؛
۱/من بزرگترین و بهترین آدم در این عالم هستم.
۲/من در این عالم هیچم !

هر موقع غرور ما را گرفت، دومی را را از جیب دربیاوریم و بخوانیم و هر موقع حس بی ارزشی وجودمان را گرفت، اولی را بخوانیم.

این گونه به بلوغ روانی خواهیم رسید....

منبع: مرداب روح
انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

10 Oct, 15:26


سلام
حتما این مطلب را ببینید

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

10 Oct, 09:30


تنظیم ساعت به وقت رفتن

آری برای پدر و مادری که ارتباط خود را با فرزندانش از دست می دهد ، گویی زمان در یک لحظه فریز شده و می ایستد.

حس تنهایی عمیق حاصل این توقف زمان برای آنان که می روند و آنان که می مانند ، یکسان است.

پدران و مادران عزیز
مراقب باشند که این توقف زمان نمادین ، به زندگی آنان با وجود تلخی که دارد ،توقف ندهد.

جدایی از فرزند دیر یا زود رخ می داد. جدایی فیزیکی و روانی از پدر و مادر مقطعی از رشد همه ماست. حال فرم و شکل این جدایی می تواند اشکال متنوعی به خود بگیرد از مستقل نمودن منزل تا ازدواج ،از رفتن به شهری دیگر یا کشوری دیگر می تواند متفاوت باشد

نکته اینجاست
شما زنده اید و زندگی همچنان جریان دارد...

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

07 Oct, 14:13


مدیران سازمان ها چرا و چگونه مدیر شده اند ....

اگر بیخیال حرف های آرمانگرایانه بشویم، دلایل مدیر شدن افراد آن قدر ها هم که فکر می کنیم ،جدی و قلمبه سلمبه نیستند.

موضوعاتی احساسی هستند که عمدتا در کودکی شکل گرفته اند و به مرور در هیبت بزرگسالی فرمی برای بازیابی ناکامی ها و مسایل آن دوران به خود گرفته اند.....

جالب است بدانیم ،مطالعات مدیریتی هم فقط لباسی هستند که بر تن روان خود نموده ایم.بنابراین دیتا و دانش عمق روان ما را تکان نمی دهد و مسایل همچنان باقیست....


دیروز به ما زور گفتند، امروز مدیر می شویم که هم کسی به ما زور نگوید و هم ما دق دلی خودمان را سر بقیه خالی کنیم

دیروز کسی ما را تحویل نمی گرفت و برای حرف ما ،تره هم خرد نمی‌کرد، ولی الان مدیر شده ایم و کلی گوش در مقابل داریم که می توانیم بگوییم و بشنوند و جدی مان بگیرند

دیروز بچه دوم خانواده بودیم، همه اعتبار برای بچه اول بود و در کل انداختن با برادر بزرگتر مدیر شده ایم و رقابت همچنان باقیست....

از کم نیاوردن جلوی باجناق گرفته تا باکلاس جلوه کردن جلوی در و همسایه و فک و فامیل

بله با اگر به کنه و ریشه دلایل افراد برای راه اندازی کسب و کار نگاه کنیم، به موضوعات اینچنینی برمی خوردیم

البته این امر فی نفسه، نه خوب است و نه بد...
فقط رویدادی است که رخ می دهد...

مسأله آنجاست که همه استراتژی های سازمانی اعم از مالی گرفته تا منابع انسانی از تولید گرفته تا توزیع و تا فروش و بازاریابی، همه و همه متأثر از دلایلی است که ما به کسب و کار ورود کرده ایم...
منشأ شکست ها، ناکامی ها و مشقت های مسیر نیز به همین موضوع برمیگردد

اگر قرار است، در سازمان ما تحولی صورت بگیرد با تغییر لباس(ارتقا دانش مدیریتی) اتفاقی رخ نخواهد داد، باید وقت و هزینه را مصروف لایه های عمیق تری نمود.

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

05 Oct, 06:09


اوج رشد ،می تواند زمان سقوط شما باشد...


مشتریان صف کشیده اند، سر شما حسابی شلوغ است و در دوره اوج خود هستید...

همه سازمان های در اوج که مست موفقیت خود بوده اند، به شما می گویند، همزمان سازمان شان به سمت سقوط نیز میل کرده است...
و انان لحظاتی قبل از فروریختن کامل،الارم هایی را دریافت کرده بودند ولی در حین انجام کار متوجه آن نشده اند...

سازمان هم، همانند انسان ناخودآگاه دارد. ناخوداگاه ،همان گونه که از نامش پیداست، تحت نظر و گوش به فرمان شما نیست. در لایه های زیرین سازمان ،دست به اقدامات تخریبی می زند و شما به یکباره سقوط سازمان را می بینید و شوکه می شوید.

شناخت ناخودآگاه سازمان به ما کمک می کند، پیش از آنکه آسیب مستقیم به رویمان زده شود، آن را زودتر از موعد ببینیم و آن را علاج کنیم.

سازمان در اوج در ناخود آگاه  می توانند، این مسایل را با خود حمل کنند:

۱/ سازمان شما محصول یا خدمت مشخصی را ارایه می دهد و اقبال به آن هم عالی است.

بخش خلاقانه و نوآوری به سازمان عملا نادیده گرفته می شود و به سایه ناخودآگاه پس رانده می شود . در یک لحظه سازمان کوچکی به بازار ورود می کند و شما در مدت کوتاهی از بین می روید.

۲/سازمان شما هر روز در حال نوزایی و خلاقیت است، و این خلاقیت ،عملا ثبات را به سایه سازمان می راند.
مشتریان شما کم کم از تعدد خدمات و محصولات شما، سردرگم می شوند و ترجیح می دهند به سازمانی مراجعه کنند که تکالیف واضح تر باشد و در میان خدمات و محصولات کم و متمرکز، با اطمینان بیشتری دست به انتخاب بزنند.

ناخودآگاه سازمان را جدی بگیرید ،تا علاوه بر این که صدای خرد شدن استخوان مجموعه را
زودتر خواهید شنید، برنامه های پیشگیری و توسعه را هم زودتر پیاده خواهید کرد .

شما به عنوان مدیر یا پرسنل سازمان، می دانید ،الان سازمان شما در حال فرستادن چه موضوعاتی به سمت ناخودآگاه خود است؟
و از آن ناحیه بزودی آسیب خواهد دید ؟

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

03 Oct, 13:48


پسران چه زمان، فرصت مرد شدن را خواهند یافت.....

وقتی در جلوی دبیرستان ها می بینیم ،پسران بدون خجالت منتظر مادرشان هستند که جلوی درب ببینند و سوار ماشینش شوند....

وقتی که والدین معتقدند که جامعه پر از گرگ است، و دو دستی مثل بختک روی زندگی پسر افتاده اند و نمی گذارند بدون اجازه آن ها قدم از قدم بردارد...

وقتی که پدران ،خود را در چنبره ای از گرفتاری های خواسته و ناخواسته گرفتار کرده اند، و همه امور بزرگ کردن پسر را دربست به مادر واگذار کرده اند...

خیر، آرزوی مرد شدن پسرها، سرابی بیش نیست . با این پیش فرض ها نمیشود امیدی به مردشدن، پسران حتی تا شصت سالگی آنان داشت!!!!

مردان در محیط های کاری(ترجیحا محیطی به جز محیطی که پدر حضور دارد)اجازه دهند، پسران حضور یابند، سختی بکشند، احساس مفید بودن بکنند و دسترنجشان را به خانه ببرند...

معجزاتی در زندگی او رخ خواهد داد که تا پایان عمر مدیون و دعاگو شما خواهد بود...

.........
به استای فیلم که با این خاطره سازی و حمایت کمک بزرگی به مرد شدن این پسر نموده، بارک الله می گوییم...
تعدادشان افزون باد!

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

13 Sep, 16:40


لینک ثبت نام
https://bonyadonline.com/product/1066

احتمالا شرکت در این کارگاه یکی از بهترین سرمایه گذاری های عمرتان خواهد بود .



تنها ۶ نفر دیگر ظرفیت باقی،است

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

12 Sep, 13:57


درباره حساس ترین موضوع زندگی هر انسانی



سهیل رضایی مدرس و کوچ توسعه فردی و کسب وکارها در این ویدئو با دقت تمام برای شما موانع روانی را تحلیل می‌کند تا کنون به احتمال قوی از آن کاملا بی‌خبر بودید .

او به بررسی ۳ تاثیر تروما(ضربه های روحی ،روانی) بر تمام ابعاد زندگی شما می‌پردازد و در ۱۰ دقیقه آخر به راهکارهای التیام آن اشارات مهمی خواهد داشت .

شاید برایتان جالب باشد که بدانید ترماها چگونه بر شکل گیری بیماری‌های مختلف تاثیر مستقیم دارند

وچگونه می‌توانند باعث آسیب به روابط عاشقانه شما شوند و یا کاری کنند که شما هیچوقت نتوانید شریک عاطفی خوبی پیدا کنید و ....

البته که تاثیر انکار ناپذیری بر موفقیت و شکست آدمها در کسب وکارها دارند



کانال بنیاد فرهنگ زندگی
آموزش نقشه راه درست زندگی بعد از ۳۰ سالگی

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

06 Sep, 23:34


گم شدن سالم ترین اتفاق برای شروع موفق یک تغییر است ، براتون در خطوط بعدی مسئله را کامل باز میکنم تا شما هم شاید دوست داشتید و گم شدید ،
وقتی یک عمر در یک وضعیت تعریف شده زیست کردی ،سلول به سلولت با اون محیط و اون خلق خو عجین شده و قرار نیست با یک تصمیم ارادی برای تغییر وضعیت بتوانی همه چیز را با هم هماهنگ کنی وعالی پیش بری ،
چون اراده حاصل یک بخش روان ماست که دوست دارد چیز تازه ای خلق کند ،اما سایر بخش‌های روان ما قطعا و حتما نتنها از این تغییر خوشحال نیستند بلکه به شدت دچار اضطراب شده و تمام قوای خود را به کار می‌گیرند تا مانع این تحول شوند چون آنها دوست ندارند امنیت خود را با هیچ چیزی عوض کنند
وقسمت دیگر ماجرا این است ؛
زمانیکه شما این جاده قدیمی را انتخاب کردی به احتمال بسیار قوی بر اساس ترومای و زخم های زندگی این انتخاب انجام شده ،پس انتخاب صورت گرفته به زخم ها وترس ها واحساس حقارت ها قول داده است کع آنها در امان کامل خواهند بود .وحالا از نظر آنها خیانتی عظیمی صورت گرفته ،پس یاران قدیمی شما در روان دیگه حاضر نیستند یک قدم با شما جلو بیایند پس حس عمیقی از غم ،درد ،رنج وتنهایی شما را تصرف خواهد کرد .
واز همه مهمتر چون دیگه قرار نیست شما با مشورت وطبق میل آنها تصمیم بگیرید پس همه چیز وارد ابهام و دلهره می‌شود و شما فکر می‌کنید این ترس متعلق به آینده است پس باید از آینده ترسید !
اما حقیقت این است که شما از خودتان می‌ترسید از خودی که در طول این سال‌ها بهش اعتماد نکردید وپرورشش ندادید و تازه کلی هم سرزنش وتحقیر از دست شما کشیده ،پس چرا توقع دارید مثل رستم قد علم کند و تمام لشکر دشمن را برای شما قلع وغم کند !
____
واما شفای شما
شفای شما در این است که همزمان با تغییر مسیر شغلی حتما روی التیام تروماهای خود تمرکز کنید و با گوش دادن به کلاس صوتی شفای پادشاه زخمی و حضور در اتاق درمان که قطعا توصیه اکید من است
وبعد از آن هم بپذیرید که قرار نیست به فوریت به آرامش و قطعیت گذشته برسید چون شما یک نوزاد تازه متولد شده دارید که نیازمند: تغدیه جسمي سالم ،کار روی تنفس های شکمی ،تمرینات تن آرامی ،مطالعه درباره توسعه مهارت های حرفه ای و تخصصی،ساختن یک شبکه ارتباطی به منظور گرفتن حمایت عاطفی و پشتیبانی دانشی و ابزاری،،داشتن یک کوچ برای راهبری در لحظات مهم تصمیم گیری وبا وجود همه اینها بدانیم که منحنی کاهش استرس با پیش بردن هر کدام از مطالب دکر شده به مرور افت می‌کند اما هیچوقت به صفر نخواهد رسید چون دوام این اضطراب شما را قبراق آموختن و رشد و هشیاری نگه خواهد داشت
سهیل رضایی
کانالی برای نقشه راه درست زندگی بعداز ۳۰ سالگی

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

06 Sep, 12:13


نوشتاردرمانی|مریم معتمدی راد

میگویند از دل که بربیاید بر دل مینشیند.
حرفها را میگویم. حرفها تسبیحی از کلماتند.    
کلمات که خسته باشند، به جانت نمینشینند.
گرد و غبار که بگیرند ملول میشوی و مکدر میکنی.
انسان مدام در دست‌اندازهای زندگی له و لورده میشود. بقول 《میکی هارت》 زندگی یعنی ضرب‌آهنگ. ما جوش وخروش داریم.
تاب آوردن دراین جوش و خروش‌ها درمان میخواهد.

ما انسانها جزو گونه‌های فوق العاده سرسختیم.
از زمان‌های کهن تاکنون، ازجنگهای پی درپی، بلایای بی‌شمار، خشونت و خیانت در زندگی جان سالم به دربرده‌ایم.
تجربه‌های منجر به تروما ازخود ردی بجا میگذارندونامحسوس از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند. اثراین تجربه‌هاروی ذهن و هیجانات و سیستم ایمنی تاثیر میگذارد.
نوشتن یکی از آن درمان‌های ناب است.
نوشتن برای خود و برای دیگران به طرز معجزه‌آسایی، درمانگر و فرح‌بخش است.
یک مطالعه جدید نشان میدهد که نوشتن در مورد تروما می‌تواند به اندازه بازگو کردن آن برای یک درمانگر مفید باشد.
نوشتن را جدی بگیرید.🌻

https://t.me/motamediradmaryam

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

06 Sep, 06:38


از دست دادن


اگر خداوند عمر طولانی به ما بدهد، ناگزیر غم از دست دادن همه عزیزانمان را تجربه خواهیم کرد.
در غیر اینصورت آن ها این تجربه را خواهند داشت.

همه چیزها اگر دایمی نزد ما بودند، مطمینا اهمیتی به آن نمی دادیم، همین گذرا و بی دوام بودن چیزهاست که باعث میشود ما قدردان آن موهبت باشیم.

سوگواری ،پذیرش صادقانه تجربه از دست دادن است. وقتی چیزی ارزش ندارد، احساس از دست دادنی هم در میان نیست.
پس اگر کسی در زندگی شما وجودش ارزشمند است، درست و حسابی قدردان باشید و بدانید و آگاه باشید که شما تسلط و کنترلی برای نگهداری دایمی او نخواهید داشت. یا شما او را از دست می دهید یا او شما را...


جیمز هالیس در کتاب مرداب روح می گوید: آرامش خاطر ما زمانی فراهم خواهد بود که آماده این از دست دادن ها باشیم و بدانیم هیچ تسلط و کنترلی بر شرایط نداریم....

اگر امروز کاری را که شایسته است ،انجام دهیم با احساس گناه، با این از دست دادن ها روبرو نخواهیم شد....

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

05 Sep, 07:31


زندگی را تعریف نکنید!

گرفتار می شوید
در چارچوب های غلطی می افتید
و در آن گیر خواهید کرد


آنان که دست به تعریف زندگی می زنند
در خوشبینانه ترین حالت،
تعریف خوشان را از زندگی می گویند
که البته اگر عمیق تر نگاه کنید
خیلی ها طوطی وار تعاریفی ارایه می دهند که معلوم نیست از کجا آورده اند و
اگز چند سوال عمیق تر از آنان بپرسید
هنگ می کنند و هاج و واج می مانند
چون تعاریف برای خودشان نیست

هر روز هم تعاریف جدیدی از این کارخانه پاسخ سازی بیرون می آید
خوشبختی یعنی ...
متاهلی بد است چون....
مجرد بودن بد است چون ....
مجرد بودن خوب است چون
شغل های پول ساز .....
با فرزندتان اینگونه رفتار کنید....
برای بهبود شرایط ......

فراموش نکنیم ، اشتیاق ما برای دریافت راهکار و گرفتن جواب های سر راست، به کودکیمان برمی گردد که نه، توان مطالعه و تحقیق داشتیم. نه، می توانستیم به خود اعتماد کنیم و زندگی را خود تجربه کنیم.

الان شما بالغید
و نیاز ندارید دیگران برای شما تعیین کنند
و کار درست و غلط را به شما بگویند

مشاور خوب هم
مشاوری است که اگر شما دو سوال برای او می برید، او با واشکافی درون شما، با بیست
سوال شما را روبرو می کند و شما را  از اتاق بیرون میفرستد
و هر جلسه شما احساس می کنید سطح سوالات و انتظارات شما از زندگی متفاوت و عمیق تر شده است


نکته طلایی:
جذابیت زندگی شما به میزان پاسخ هایی که در مورد مسایل زندگی تان دارید، نیست، بلکه به میزان ابهامات و سوالات عمیقی است که از خود می پرسید و هر روز و هر روز خود را با یک ابهام و سوال جدید روبرو می کنید....

اجازه دهید ،زندگی، آدم ها، رخدادها و حوادث درون آن برای شما همیشه سوال بمانند
و شما هم هر روز صبح، با نگاه جدید و سوالات جدید با این پدیده ها روبرو شوید...

زندگی رمز و راز است
پس آنان که تعریف ثابت از آن یافته اند
هنوز به خرد آن دست نیافته اند
و لذتی هم از زندگی نمی برند

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

03 Sep, 18:45


پدر سالم ، پدری است که به دخترش یاد می دهد چگونه از پس دنیا بر بیاید، مستقل عمل کند و کارآمد باشد ....


متاسفانه در دنیای مردسالار کم نیستند ،پدرانی که کاری می کنند که دختران به جای اعتماد به نفس، حس بی کفایتی و حقارت کنند.

یا برخی بنا به غلبه نگاه مردسالارانه جامعه ، به دختران این پیام را می رسانند که ضعف اصلا خوب نیست و معیار اصلی در زندگی قوی بودن است....و همه تلاششان را می کنند تا همه ظواهر و اعمال زنانه را از زندگی دختران بزدایند

دختر از پدر، محبت و توجه بدون گرایش جنسی می خواهد. متاسفانه برخی پدران ناآگاه
هنگام بلوغ دخترانشان یکدفعه (به خاطر مسایل جنسی و بدون آن که در این رابطه با دختر گفتگو کنند) ارتباط خود را با دختر قطع می کنند و دیگر او را نه ،بغل می کنند و نه می بوسند...

این یکشبه ویران شدن رابطه موضوعی است که دختران هیچ وقت درکش نمی‌کنند و با آن شاید تا پایان عمر کنار نمی آیند.

یک پدر تلاش می کند دفاع از حد و مرز را به دخترش یاد دهد تا در بزنگاه خطر بدون وادادگی از خود دفاع کند.
و این حد و مرز به دختر باید کمک کند تا هم نظم و هم اقتدار را به زندگی خود بیاورد و در کنار زنانگی، درک مردانه هم در زندگی پیدا کند.
عملا این دو بال زنانگی و مردانگی در کنار هم به دختر اجازه اوج گرفتن در زندگی می دهد

بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی

28 Aug, 20:19


اگر متولد دهه ۵۰ و۶۰ هستید خیلی مهم است که بخوانید


آماده باش روحی و روانی
به دهه پنجاه و شصتی ها!


حجم طلاق های سال های اخیر
حجم تعداد کسانی که ازدواج نکرده اند
وجود بچه های تک فرزند دهه پنجاه و شصتی ها
همه و همه ،اینده متفاوتی را پیش روی دهه پنجاه و نسل های بعد از آن  قرار داده است.

به سبب ماهیت این پیج، که رویکرد آن روانشناسی تحلیلی است، به جمعیت فراگیری که به سمت کهنسالی در حرکت است این توصیه ها را می کنیم :

۱/دهه های پنجاه و شصت، اکنون درگیر والدینی خواهند شد که سن و سالی از آنان گذاشته و نیازمند مراقبت های ویژه هستند.

بنا به گفته جیمز هالیس، بازگشت به کودکی و خواسته های برآورده نشده برای کسانی که هیچ کار روانشناختی بر روی خود ننموده اند، بدیهی و طبیعی است.

پس خود را برای سرزدن رفتارهایی از سوی والدین تان ،که توجیه آن را متوجه نمی شوید و کودکانه و آزار دهنده به نظر می رسد،اماده  کنید....

و حواسمان باشد، اگر آنچه که در بضاعت(بر این واژه تاکید می کنم) ما برای حمایت از آنهاست را انجام ندهیم، از دست دادن آن ها ما را با احساس گناه روبرو خواهد کرد.

۲/همان گونه که از جیمز هالیس در سطور بالا نقل کردم، اگر مصمم هستید، میانسالی آرام و کهنسالی به مراتب آرام تری از جهت روانشناختی داشته باشید، چاره ای جز عبور از جاده روانشناسی تحلیلی ندارید .

شما باید در این سن و سال بدانید که کودکی و انتظارات برآورده نشده شما، نظام های ارزشی و... شما چگونه می تواند، در نیمه دوم عمر ،مایه اضمحلال ،نابودی، بهم‌ریختگی و افسردگی های شما شود...
و این کار از دست روانشناسی تحلیلی بر می آید

۳/ اگر فرزند دار هستید، حواستان باشد که او تنها کارش حس لذتی بوده که در کودکی و نوجوانی به زندگی شما بخشیده و شما را همین بس.
اجازه دهید فرزندتان با خیال راحت به زندگی خود برسد و شما هم اگر در شرایط سختی بودید، خانه سالمندان را به عنوان گزینه اصلی انتخاب کنید.
حواسمان باشد ،نسل تک فرزند، در واقعیت هم نمی تواند زندگی کهنسالی پدر و مادر را جمع کند. پس نظام ارزشی، انتظارات و توقعات نسل های قبلی که از فرزندان خود داشتند ، در دوره و زمانه ما نه عملی است و نه انتظار معقولی است ....

۴/به گفته جیمز هالیس تنهایی اختلال روحی نیست ولی ترس از احساس تنهایی، بزرگترین اختلال ممکن است.

آنان که به خواب ها، رویاها و درونیات خود در ارتباطند، و سواد آن را از طریق روانشناسی تحلیلی، کسب کرده اند، هرگز تنها نیستند.

و کسانی که سواد این ارتباط را هنوز کسب نکرده اند و با روانشناسی تحلیلی بیگانه اند، عملا مجبورند اکنون با شبکه اجتماعی، دیدن سریال بی محتوی، کار زیاد، شرکت در میهمانی و پارتی و سکس... فعلا خود را مشغول نگه دارند.
هر چند اینان اکنون در خلوت خود، بهم ریخته اند، اما عن قریب عبور از دهه ششم، مشکلات عدیده و غیرقابل حل و جبران را به سمت خود خواهند اورد.


گریز از تنهایی، گریز از خودمان است.
حواسمان باشد این که دوست داریم دور و برمان شلوغ باشد و از تنهایی گریزانیم، تنها علتش نداشتن رابطه با خود است.
همان که از ابتدا با ما بوده و ما از او غافل بوده   ایم.

هر چند جمعیت شناسان، سال ۱۴۱۰ را به عنوان آغاز بحران یاد کرده اند. ولی برای کسب آگاهی
روانشناختی برای گذر آرام از این مقطع از زندگی را اکنون می دانیم....

به عنوان رسالتی اجتماعی، این پست را به دهه های مخاطب آن ارسال کنید

ما کنار شما هستیم تا کمکتان کنیم به روش روانشناسی تحلیلی از گذرگاه های این گونه زندگی عبور کنید .اولین گام پیشنهادی ما شروع کار با پیوستن به کمپین شفای پادشاه زخمی (رهایی از احساس بی ارزشی و رشد عزت نفس)می‌تواند باشد .


کانال بنیاد فرهنگ زندگی ،مرکز توسعه فردی وسازمانی برای افراد بالای ۳۰ سال