من از زمانی که یادمه درحال مقایسه کردن خودم با دیگران بودم، کلا زندگی رو یه مسابقه میدیدم و میبینم.
دوست دارم توی این مسابقه اول شم دلیلش رو هم واقعا نمیدونم و متاسفانه همیشه هم فکر میکنم از همسن هام، هم ورودی هام، اون جمعی که توش قرار دارم عقبم و اون افراد خیلی موفق تر و پرتلاش تر از منن و خب من بازندم.
با عذاب وجدان زیاد از خواب بیدار میشم، با عذاب وجدان از کمبود وقت میرم سرکار، با عذاب وجدان از کم درس خوندن میخوابم، با عذاب وجدان از نداشتن اطلاعات درباره رندوم ترین موضوع ها خودم رو ساعت ها سرزنش میکنم و با عذاب وجدان تفریحاتم رو یا ساعت هایی رو که با عزیزام میگذرونم رو به خودم کوفت میکنم چون پس ذهنم میگم الان که دارم اینکارارو میکنم قطعا یکی هست که داره بیشتر از من تلاش میکنه، قطعا یکی هست که همسن منه و بهتر از من زندگی رو درک کرده و هزار و یک دلیل دیگه برای اذیت کردن خودم...
خودمم میدونم بیشتر این فکرهای اذیت کننده درست نیست و همه مثل من زندگی رو یه مسابقه نمیدونن و فکر نمیکنن وقتشون داره تموم میشه و کاری نکردن،اونا هیچ وقت کفش منو نپوشیدن و توی جایگاه من نبودن و بالعکس منم در جایگاه اونا نبودم و شرایط اونارو نمیدونم اما همیشه درحال مقایسه کردن خودم با دیگرانم با اینکه میدونم غلطه...