یه مدت خیلی کابوس میدیدم، یه تراپیست بهم معرفی کردن گفتن کارش خیلی درسته، رفتم پیشش گفت: قبل خواب به یه گله خرگوش فکر کن و بگو من امشب خواب خرگوش میبینم اینجوری خواب خرگوش میبینی، شب قبل خواب دقیقا همینکارو کردم، خوابم برد، خواب دیدم یه گله خرگوش دنبالم میکنن و میگفتن بگیریمت دهنتو سرویس میکنیم و منم مثل اسب فرار میکردم.
قبل اینکه بمیرم ۳ تا ایتالیایی استخدام میکنم با کت شلوار مشکی بیان بالا سر قبرم بگن “دلمون برات تنگ میشه ارباب” پشمای فامیلامون بریزه از فوضولی عشق کنم.
بچه بودم تا حالا کتک نخورده بودم ، یه روز خوردم زمین کنار چشمم کبود شد، مربیم پرسید چی شده؟ گفتم مامان بابام منو با شیلنگ کتک میزنن ، فرداش زنگ زدن به مامان بابام اومدن مهد کودک ،یه خانومی بود حامی کودکان، یه عالمه نصیحتشون کرد :))) وقتی رسیدیم خونه اولین کتک زندگیم رو خوردم :)))
دوستدختر همکار دهه هشتادیم براش ناهار آورد شرکت، روشم نوشته بود دستپخت خودمه؛ اینم خیلی گودوطور زنگ زد بهش گفت میام پایین که تو ماشین باهم بخوریم. انقدر حرکتشون کیوت بود که تا رفت بیرون رفتم جریانو به رئیس گفتم؛ امروزم اخراج شد و یاد گرفت جلوی دهه شصتیهای سینگل لاو نترکونه.