ادامهٔ پاسخ به دهلوی)
✍🏻 سیّد محمد قلي کنتوری لکهنوی رحمه الله:
«و دهلوی نقل کرده که: أبوبکر (بن أبي شيبه): عن أسلم - بإسناد صحیح علی شرط الشیخین -: أنه حین بویع لأبی بکر بعد رسول الله صلی الله علیه [ وآله ] و سلم، کان علی (علیه السلام) والزبیر یدخلان علی فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه [ وآله ] و سلم، فیشاورونها ویرتجعون فی أمرهم، فلمّا بلغ ذلک عمر بن الخطاب خرج حتّی دخل علی فاطمة (علیها السلام)، فقال: یا بنت رسول الله! [ ص ] [ والله ] ما من الخلق أحد أحبّ إلینا من أبیک، و ما من أحد أحبّ الینا بعد أبیک منک، وأیم الله ما ذاک بمانعی إن اجتمع هؤلاء النفر عندک أن آمرهم أن یحرق علیهم البیت. قال: فلمّا خرج عمر جاءوها. فقالت: تعلمون أن عمر قد جاءنی، و قد حلف بالله لئن عدتم لیحرقنّ علیکم البیت، و أیم الله لیمضینّ لما حلف علیه، فانصرفوا راشدین، فرءوا آراءکم، و لا ترجعوا الیّ. فانصرفوا عنها، فلم یرجعوا إلیها حتّی بایعوا لأبی بکر. انتهي. (ازالة الخفاء، ج۲ ص۱۷۸)
✅ از این عبارت به نصّ صریح ثابت گشت که این حدیث صحیح است بر شرط شیخین - یعنی بخاری و مسلم - و این غایت صحت و نهایت اعتماد و اعتبار است، پس این حدیث در قوّت احادیثِ صحیح بخاری و صحیح مسلم است، و احادیث بخاری و مسلم شرافتی و جلالتی که نزد اهل سنّت دارد، خود ظاهر است. صاحب "جامع الاصول" در ذکر اقسام حدیث صحیح که اتّفاق است بر صحت آن گفته:
«النوع الأول من المتفق علیه: اختيار الإمامین أبی عبد الله البخاری وأبی الحسین مسلم، و هی الدرجة العلیا من الصحیح، و هو حدیث الصحابی المشهور بالروایة عن رسول الله صلی الله علیه [ وآله ] و سلم و له راویان ثقتان، ثم یرویه عنه التابعی المشهور بالروایة عن الصحابة وله راویان ثقتان، ثم یرویه عنه من أتباع التابعین الحافظ المتقن المشهور وله رواة من الطبقة الرابعة، ثم یکون شیخ البخاری أو مسلم حافظاً متقناً مشهوراً بالعدالة فی روایته، فهذه الدرجة العلیا من الصحیح.» انتهي. (جامع الأصول، ج۱ ص۱۶۰)
▫️و چون حدیث "ابوبکر بن ابی شيبة" به اعتراف شاه ولی الله صحیح بر شرط شیخین است، پس معلوم شد که این حدیث هم در درجه علیای صحت است. و "نَوَوی" در شرح صحیح مسلم گفته:
«قال الشیخ الإمام أبو عمرو بن الصلاح... شرط مسلم فی صحیحه أن یکون الحدیث متصل الأسناد بنقل الثقة عن الثقة من أوّله إلی منتهاه، سالماً من الشذوذ والعلّة، و هذا حدّ الصحیح، فکلّ حدیث اجتمعت فیه هذه الشروط فهو صحیح بلا خلاف بین أهل الحدیث.» إلی آخره.
و از این عبارت ظاهر است که حدیث بالا، به نقل ثقه از ثقه متّصل الاسناد است، و از اول تا منتهای اسناد همه رجال آن ثقه هستند.
و نیز شاه ولی الله این روایت را در "قرة العینین در فضائل شیخین" وارد کرده است.(قرة العينين، ص۷۸) و ابن عبدالبرّ صاحب "استيعاب" هم این روایت را مسنداً روایت کرده است. (الاستيعاب، ج۳ ص۹۷۵)
📚 تشييد المطاعن، ج۴ ص٢۸۴
@ashkvareh