#امام_مهدی_ع
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
#جمعه_های_انتظار
بی قرار
از دهان افتاد چایی مثل ما در انتظار
گفت جغد شوم ما دیگر نمی آید بهار
گله هایی بر سر و سامان میان گرگ و میش
راکبانی مست لا یعقل بدون راهوار
راه کج بی منزل اما رهروانش بیشتر
دست بر دامان خود بگذاشت کوه بردبار
یک خیابان بود و چندی عابر و راهی دراز
کوچه ای بن بست بود و عابرانی بیشمار
ای جماعت بر زمین او گنهکاری بس است
ای خدا از نسل ما بردار فعلِ اختیار
لاله ای دیگر نمانده ، دشت خالی از گل است
می کند شیطان بزرگی در نهان و آشکار
سرمه عشق شما را می کشم بر چشم خود
بلکه قدری سهل گیرد بر دل ما روزگار
هم پدر را هم پسر را دست یاری نیست، رب
هم پدر را هم پسر را از پریشانی درآر
بی تو عصری جمعه ام ، ای ماه من بی روی تو
بی قرارم بی قرارم بی قرارم بی قرار
با عضویت در کانال از ما حمایت کنید.