پس از شهادت سیدحسن نصرالله که به راستی جان ما بود، عده ای مدام از عدم پاسخ ایران بعلت کارشکنی های دولت دکتر پزشکیان گفتند، اتهام خیانت زدند، در اذهان خود دادگاه برگزار کردند و با اسناد تخیلی خود، دولتیان را محکوم به جاسوسی کردند ، به یاد نیاوردند که در همین چند سال دولت مرحوم رئیسی بارها و بارها بزرگترین فرماندهانمان شهید شدند و بنا به مصالحی پاسخی مشهود داده نشد.
گذشت، پاسخ داده شد، بسیار قوی تر از قبل هم داده شد، رییس جمهور بدون هیچ ترسی به سفر خارجی خود پرداخت، وزیر امور خارجه در اقدامی شجاعانه به دل خطر یعنی لبنان زیر بمباران رفت.... ندیدند
رهبری در نماز جمعه فرمودند که در پاسخ به رژیم صهیونیستی نه تعلل میکنیم و نه شتابزده میشویم.... نشنیدند
باز هم شهادت دیگری رقم خورده و باز این دوستان بعد از یک شهادت، شبکه خبر را روشن میکنند و تا صحنه ای ببینند و شاید با اتهام زدن به دولت خودشان را آرام کنند.
این ها نتیجه سالها حباب های رسانه ای و تفکری عده ایست که خود را در اطلاعات و اعتقادات خود محصور کرده، خود را حق مطلق و هر که زاویه ای داشته باشد را ضدولایت فقیه، جاسوس و خائن میداند.
جان فوران تاریخپژوه آمریکایی در کتاب مقاومت شکننده مینویسد که قبل از دولت مصدق،دولت های غربی نفت ایران را به قیمتی بسیار نازل تر ازباقی کشورهای عربی خلیج فارس میخریدند که با سرکار آمدن مصدق و ملی کردن نفت،کشورهای غربی ایران را تحریم کردند، اما پس از ورود امریکا و انگلیس و کودتای 28 مرداد و بازگرداندن شاه به کشور، قرارداد کنسرسیوم را به مدت 25 سال با ایران امضا کردند که قرار بود 50 درصد از سود فروش نفت برای ایران باشد اما آمار نشان میدهد بدلیل تسلط کنسرسیوم بر مراحل استخراج و فروش نفت عملاً حدود ده درصد از سود فروش نفت به ایران میرسید.در سال 51 محمدرضاشاه به این مسئله اعتراض میکند و در این سخنرانی بیان میکند که ایران حداقل باید به اندازه کشورهای دیگر منطقه از نفت خود سود ببرد وگرنه بعد از پایان قرارداد در سال 1979 دیگر مزایایی برای خریداران غربی قائل نخواهند شد به همین دلیل کنسرسیوم در سال 1352 قرارداد دیگری با ایران وضع میکند که تا 20سال دیگر یعنی سال 1372اعتبار داشت.این قرارداد کنترل شرکت نفت ایران بر نفت خود و همچنین سهم ایران از سود فروش را بیشتر میکرد اما همچنان استخراج،تولید وصدور دراختیار کنسرسیوم بود
🔻اگر از بیشتر افرادی که به "بازسازی حافظه" دچار میشوند بپرسید که آینده را درباره [مثلا] کشور خود چطور میبینند؟ آنها #پتانسیل بیشتری دارند که شمارا با ناامیدوارانهترین پاسخها رو به رو کنند. علت این امر آن است که سوگیری بازسازی حافظه میتواند مقدمه[یا ناشی از] سوگیریهای دیگری مانند "فروپاشی انگاری" باشد. اگرچه باید به نقش دادههای محیطی که فرد دریافت میکند تا به این نوع باور میرسد توجه داشت.
💡 خلاصه بگویم که بسیاری از رسانهها، سیاستمداران، شرکتها و... با علم به تواناییها و پتانسیلهای نهفته در ذهن مخاطبان خود، به سراغ هک سیستم عامل ارگانیک آنها میروند تا اهداف خود را پیش ببرند؛ پس با این تعاریف:
✅ دانستن و آگاهی داشتن نسبت به سوگیریها به ما این امکان را میدهد تا نه تنها از بروز آنها در وجود خود و قضاوتهایمان جلوگیری کنیم بلکه در دام قضاوتهای یک طرفه دیگران، خصوصا رسانهها گرفتار نشویم.
🔺چند سوگیری که تا به الان کار کردیم:
پیوندانگاری | ادراک گزینشی اعتقادگرایی | اثر شترمرغ لنگرانداختن | راه حل دمِ دستی اثر چشم و همچشمی نقطه کور تعصب | پشتیبانی از انتخاب محافظه کاری | فروپاشیانگاری اثر قالب بندی | پَسنِگری منفینگری | نتیجهنگری اعتماد به نفس کاذب دانینگ کروگر | نوآوریگرایی تازگیانگاری | بازسازی حافظه
پروژه تحمیق (ایراناینترنشنال) با اینکه در آمارهای بین المللی ایران در بین 20 کشور اول هم، از نظر مرگ و میر (و سرانه مرگ و میر) بر اثر آلودگی نیست و حتی کشورهای ترکیه و عربستان هم سرانه مرگ و میر بیشتری دارند اما وقتی پای پروژه در میان است، زیر تیتر باید با کشته شدگان جنگ غزه مقایسه کنی
یادمون باشه تو میدان سیاست ، کسی رو دوست نداشته باشیم. تفکر هارو نقد کنیم موقع خطا ، و موقع کار درست ازشون تشکر کنیم.. بعضا آنقدر از بدی یه نفر صحبت میکنیم ، که حتی کار درستش هم نمیبینیم. بعضا انقدر از یکی خوشمون میاد که حتی مخرب ترین رفتارش هم ندید میگیریم . و در نهایت همه این ها روی تصمیمگیریمون ، روی انتخابمون اثر سوء میذاره.
صحنه های جالبی که رقم خورد عراقچی که در اسمان پر از دود، با هواپیما به لبنان زیر بمباران رفت قالیباف که با وجود تهدید های اسرائیل، هواپیما را در لبنان نشاند
چرا نسلی که خود انقلاب کرده بود، دوران قبل از انقلاب ۵٧ یعنی دوران پهلوی را ایده آل توصیف میکند
الیزابت لوفتوس در انتهای مطالعه خود در سال ١٩٩٢ موضوع ترسناکی را ذکر میکند: «قدرت این اطلاعات غلط(misinformation) بقدری زیاد است که پیش بینی میکنم اگر به درستی کنترل شود، در آینده ای نه چندان دور پژوهشگران قادر خواهند بود بگویند « دوازده حافظه سالم و دست نخورده به ما بدهید تا به هر شکلی که بخواهید و به هر حافظه ای که اراده کنیم تغییرشان دهیم»