زهرا عبدی

@abdinovelist


رمان‌نویس، منتقد ادبیات و سینما، مدرس داستان‌نویسی، بنیانگذار جایزه‌ی ادبی- فرهنگی ایرانویج، ملّی‌گرای ایراندوست

زهرا عبدی

21 Oct, 17:01


🟢 بیست‌و‌چهارمین جایزه‌ هفتگی ایران‌ویج 🟢
به‌مناسبت #روز_نثر_فارسی مسابقه‌ی هفتگی #جایزه_ایرانویج این‌بار از دل قصه‌های عاشقانه‌ی زیبای ایرانی برمی‌آید و در دو بخش برگزار می‌شود.
در دل هر قصه‌ای، عشقی نهفته است…
عشقی که گاه در اوج به وصال می‌رسد و گاه در عمقِ درد و حسرت می‌ماند.
این‌بار از شما دعوت می‌کنیم تا به دنیای داستان‌های عاشقانه فارسی قدم بگذارید و نگاهتان را با ما به اشتراک بگذارید.

⭕️ چگونه شرکت کنید؟
۱. ورق بزنید و بخش نخستِ عشاق و نگاره‌ی داستان‌های عاشقانه فارسی را ببینید.

۲. یکی از این داستان‌ها را برگزینید و چند خطی از دل خود درباره آن بنویسید. شاید تأملی بر پایان آن، یا احساسی که در شما برانگیخته؛ و یا حتی روایتی که از نگاه خودتان بازگو می‌کنید.

۳. نوشته‌تان را بصورت پست و با تگ‌کردن صفحه‌ی جایزه ایرانویج و استفاده از هشتگ #کشف_دوباره_ایران در صفحه‌ی خودتان در اینستاگرام منتشر کنید.
@iranvijprize

🎁 بهترین مطلب، شانس برنده‌شدن در این رقابتِ عاشقانه‌نویسی را خواهد داشت.
⭕️ مطالب شما توسط یکی از برگزیدگان داستان ما، انتخاب خواهد شد.

⭕️ تغییری در جایزه ما رخ داده:
زین‌پس، مبلغ جایزه دو برابرِ قبل (یعنی دو میلیون تومان) خواهد بود و مسابقه دو هفته یکبار برگزار می‌شود.
مهلت شرکت در جایزه‌ی این هفته، تا ساعت ۱۲ شب سه‌شنبه ۸ آبان است و برنده، صبح جمعه‌ ۱۱ آبان اعلام خواهد شد.

منتظر خواندن عاشقانه‌های شما هستیم‌؛ تا ما را وصل کند به بازتابی از احساسات جاودانه عشق در ادبیات فارسی‌ِ این کهن بوم و بر.
.
.
.
@iranvijprize
@iranvijprize
.
.
.
#داستان_عاشقانه #ادبیات_فارسی #ادبیات_کلاسیک #ادبیات_پارسی #متن_عاشقانه #شعر_فارسی #نثر_فارسی
.
.
.
https://www.ddinstagram.com/p/DBZLsfmRUBf/?igsh=MXA0azlsZzI0em1vNA==

زهرا عبدی

18 Oct, 18:26


شخصیت او از رشد و پیچیدگی لازم برای تبدیل شدن به قهرمان داستانی برخوردار نیست، و به جای همدلی جهانی، بیشتر مورد مناقشه و تضاد قرار دارد.
خوشحالم که رشد و آگاهی به حدی رسیده که دیگر کسانی چون چگوارا توانایی قهرمان‌شدن ندارند.
درود بر آگاهی .

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

18 Oct, 18:26


«آیا #یحیی_سنوار یک قهرمان است؟


⭕️فیلم کشته‌شدن یحیا سنوار موجی ایجاد کرده است. من خودم دیروز بی‌اختیار چندین بار آن فیلم را دیدم. آیا یحیا سنوار یک قهرمان است؟ آیا شرط لازم و کافی را داراست که او را قهرمان بنامیم؟

⭕️از دیروز عده‌ای او را قهرمان روایت(داستان) خطاب کردند. به عنوان یک نویسنده‌ی متخصص در داستان‌نویسی پس از گذر از موج احساسی که از دیدن مرگ سنوار به عنوان یک انسان، مرا فراگرفت، برایتان نظرم را می‌گویم که چرا از نظر من یحیی سنوار را نمی‌توان قهرمان یک روایت نامید؟

⭕️برای ساختن یک قهرمان در یک روایت چند شرط کلیدی را باید در نظر گرفت. شخصیت باید شرایط و ویژگی‌های خاصی داشته باشد که او را قابل همذات‌پنداری برای همگان کند. در ادامه، برایتان شرایط اساسی برای ساختن یک قهرمان با روایت جهان‌شمول را بررسی می‌کنم و می‌گویم چرا یحیی سنوار این ویژگی‌ها را ندارد و اصولاً چرا امروزه، داشتن شاخصه‌های چگوارایی، دیگر توانایی قهرمان‌سازی ندارد. نکته: (من به وجود قهرمان باورمندم. بدون قهرمان، الگو نداریم و بدون الگو، هرزبافی رخ خواهد داد)

⭕️یک: هدف فراگیر و انسانی
قهرمانان همواره دارای هدفی بزرگ و بشری هستند که برای کل ابنا بشرقابل درک و حمایت است. این اهداف باید شامل ارزش‌هایی مانند صلح، آزادی، یا نجات انسان‌ها باشد. در تمام این سال‌ها، اهداف یحیی سنوار تا دم مرگش، بنا بر ایدئولوژی و مسائل منطقه‌ای متمرکز بود و در چارچوب سیاسی، نظامی و حول محور جنگ و درگیری مسلحانه بود و نه ارزش‌های جهانی انسانی. او در آخرین پیامش( به افشای وال‌استریت ژورنال که سه روز پیش منتشر شد) از رهبر جمهوری
اسلامی تقاضای نیم‌میلیارد دلار کرده بود. چگونه می‌توان همدلی انسانی داشت با کسی که تامین سلاح‌هایش از بریدن نان از گلوی کودکان محروم ایران باشد!

⭕️دو: تضاد درونی و رشد شخصیت
یک قهرمان داستان باید با تضادهای درونی روبرو باشد و در طول داستان رشد کند. این رشد نشان‌دهنده یادگیری از تجربیات و تغییرات درونی است. سنوار بیشتر به عنوان یک شخصیت دارای ایدئولوژی ثابت شناخته می‌شود که در طول زمان تغییرات شخصیتی نشان نمی‌دهد.

⭕️سه: مبارزه با موانع برای نجات انسان‌ها. قهرمانان داستانی معمولاً با موانعی روبرو می‌شوند که آن‌ها را به سمت نجات یا کمک به دیگران سوق می‌دهد. این مبارزات باید برای خیر و نجات جان انسان‌ها باشد. همه می‌دانند سنوار سربازانی را که نمی‌خواستند بجنگند جلوی چشم دیگران اعدام می‌کرد. او خودش به تنهایی مانع نجات سربازان و یاران خودش شده بود. قهرمان برای قهرمان‌شدن، باید تصاویری از خود مبتنی بر نجات و تلاش برای آینده‌ای بهتر انسان‌ها داشته باشد.

⭕️چهار: ارزش‌های اخلاقی جهانی
قهرمانان داستانی باید دارای ارزش‌های اخلاقی و انسانی باشند که به راحتی درک و پذیرفته شوند. این ارزش‌ها شامل عدالت، صلح، همزیستی و آزادی برای همه است. سنوار با رهبری یک سازمان نظامی و شرکت در منازعات مسلحانه، بیشتر به خشونت و درگیری نظامی تکیه دارد. این موضوع او را از ارزش‌های قهرمانان داستانی که معمولاً به دنبال صلح و راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز هستند، دور می‌کند.

⭕️پنج: داشتن انگیزه‌های شخصی فراتر از ایدئولوژی. قهرمانان داستان‌ها باید انگیزه‌هایی شخصی و انسانی داشته باشند که فراتر از سیاست و ایدئولوژی باشد. کسانی مانند ماندلا که برای مفاهیمی مانند عشق یا بقای بشریت مبارزه می‌کنند. سنوار به عنوان شخصیتی که بیشتر توسط ایدئولوژی سیاسی و نظامی هدایت می‌شود، فاقد این انگیزه‌های شخصی و انسانی است.(نقش سنوار را در ایجاد شبکه‌های وسیع قاچاق ماده‌ی مخدری به نام کاپتاگون را گوگل کنید)

⭕️شش: پیچیدگی شخصیتی و انتخاب‌های اخلاقی. یک قهرمان باید انتخاب‌های اخلاقی سختی داشته باشد و شخصیت او پیچیدگی‌های خاصی داشته باشد که او را به فردی چندلایه تبدیل کند. در حالی که سنوار به عنوان یک رهبر نظامی و سیاسی شناخته می‌شود، این پیچیدگی و تضادهای اخلاقی که برای قهرمانان داستانی لازم است، در او هرگز دیده نشد. قهرمانان معمولاً با تصمیمات سخت روبرو می‌شوند که نه تنها در خدمت خود، بلکه در خدمت بشریت است. به یاد داشته‌باشید که او قبول کرد
با اسراییل صلح کند به شرط نجات جان خودش! و یا ادامه‌ی جنگ به شرط دریافت نیم میلیارد دلار از خامنه‌ای!

⭕️هفت: نتیجه‌گیری
در دنیای امروز با انبوه شبکه‌های اجتماعی، خوشبختانه دیگر ساختن قهرمان از چگوارآیی که ماشین کشتار بود، آسان نیست. سنوار به عنوان یک رهبر نظامی ممکن است برای گروهکی خاص نماد مبارزه باشد، اما برای تبدیل شدن به قهرمان یک داستان فراگیر و جهانی، فاقد شرایط کلیدی است که همانا «انسانی بودن اهداف» است و بس.


⭕️زندگی و مرگ او نشان‌داد، اهداف او بیشتر به مسائل نظامی و سیاسی محدود بود که از ارزش‌های اخلاقی و انسانیِ جهانی، بسیار فاصله دارد.

زهرا عبدی

17 Oct, 18:44


«آخر قصه‌ی ما مردم ایران چه می‌شود؟»

⭕️ساختار سه پرده‌ای در قصه‌نویسی از رایج‌ترین الگوهای داستان‌پردازی است. رابطه‌ی علّی-معلولی‌اش در داستان، یک رابطه‌ی منطقی-فلسفی در زندگی بشر است.

جمهوری‌اسلامی با صرف انبوهی از اموال ما مردم، سرمایه‌گذاری هنگفتی برای ساختن هیولای دست‌آموزی به نام «محور مقاومت» کرد. امروز آخرین رهبر مقاومت به بهشتِ وعده‌داده‌شده‌ و نزد دیگر رهبران رفت. امروز دیگر عمویی باقی نمانده که انتقام سخت یا نرم بگیرد.

من عمرم را روی ساختار قصه کار کردم. یا خواندم یا نوشتم یا درس‌اش دادم.پترن‌ها و الگوها را خوب می‌شناسم. ما اکنون در پرده ی سوم‌ایم. پرده‌ی سوم یعنی چه؟ آبان ۹۸ را نقطه ی مهمی در آغاز ماجراست.پیامی از جانب مردم شنیده شد: «اصلاح‌طلب اصولگر، دیگه تمومه ماجرا» در آبان‌۹۸ مردم نشان دادند دیگر زندگی‌شان فقط گذرانِ توالی رویدادها نخواهد بود ، آنها حالا می‌خواهند قصه را خودشان بنویسند و پیرنگ خلق کنند. حال با این مقدمه، آخر چه خواهد شد؟

پرده اول: معرفی شخصیت‌ها و حادثه محرک (Setup)

⭕️معرفی وضعیت جامعه: ما مردم ایران در طول سال‌ها با مشکلات اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی متعددی روبرو بودیم. تورم، بیکاری، فساد گسترده، و سرکوب‌های شدید سیاسی باعث نارضایتی گسترده‌ی ما شده بود. نابرابری‌ها و شکاف طبقاتی به اوج خود رسید و امید به اصلاحات داخلی صفر شد.

⭕️حادثه محرک: در آبان ۹۸،

با
افزایش ناگهانی قیمت بنزین اعتراضات گسترده‌ای در سراسر ایران شکل گرفت. مردم ما به خیابان‌ها آمدند و خواسته‌های خود را برای تغییرات بنیادین هم در نظام سیاسی و هم اجتماعی مطرح کردند. این قیام با سرکوب شدید مواجه شد و تعداد زیادی از معترضان کشته یا زندانی شدند، اما جرقه‌ای که روشن شده بود، ادامه یافت.

⭕️پیامدها:
سرکوب خونین آبان ۹۸، ما را مرعوب نکرد و حتا بر همبستگی و جرات ما برای رفتن به پرده‌ی دوم افزود.



⭕️پرده دوم: تقابل و بحران
افزایش کشمکش‌ها:


پس از آبان ۹۸، موج
اعتراضات به شکل‌های مختلفی ادامه یافت. اعتراضات گسترده دانشجویان، کارگران، و معلمان در سراسر کشور، نمادهایی از این مبارزات بودند. سرکوب‌ها هم به موازات بیشتر شد. هرچند این سرکوب‌ها موقتاً معترضان را به عقب نشاند، اما هیچ‌گاه نتوانست قصه‌ی ما مردم را ناتمام بگذارد و آتش را خاموش کند.

⭕️نقطه میانی: نقطه میانی این پرده

زمانی رخ داد که قتل مهسا (ژینا) امینی در شهریور ۱۴۰۱ موجی از اعتراضات جدید را در سراسر کشور به راه انداخت. موج جدید اعتراضات نه تنها سرکوب ناپذیرتر،
بلکه جهانی‌تر شد و توجه بین‌المللی را به خود جلب کرد. اتحاد اقشار مختلف جامعه، از جمله جوانان، زنان، و اقلیت‌ها، باعث تقویت این جنبش شد.

⭕️نقطه‌ی بحران:
حکومت وحشی‌تر و بی‌رحم‌تر به سرکوب پرداخت. اینترنت قطع و کنترل شد، و بسیاری دستگیر شدند، اما مردم نه تنها از خواسته‌های
خود عقب‌نشینی نکردند، بلکه عزم آن‌ها برای تغییرات‌ در نظام محکم‌تر شد.

⭕️پرده سوم: اوج (Resolution)
کوتاه‌ترین بخش قصه است و نتیجه به زودی معلوم می‌شود و شاملِ :

⭕️اوج:
در این پرده، اوج کشمکش‌ها همچنان در جریان است.حکومت با صرف انبوهی ازاموال‌ملی،سرمایه‌گذاری هنگفتی برای پرورش هیولای دست‌آموزی به نام محور مقاومت کرد. امروز آخرین رهبرش به ملکوت پیوست و اکنون نزد پروردگارش روزی می‌خورد!


همین حالا ما مردم در میانه‌ی یک نقطه حساس از این داستان هستیم. حکومت به جنگ روانی متوسل شده اما انرژی مردم برای مبارزه همچنان بالاست.

⭕️تحول شخصیت:
تحول اصلی در این قصه، آگاهی جمعی مردم ایران است. روحیه‌ی ملی‌گرایی به شدت بالاست.
خواسته‌ها از اصلاحات سطحی به سمت تغییرات اساسی در ساختار سیاسی کشور رفته است. نسل جدید به دنبال بازپس‌گیری هویت ملی و اجتماعی خود از ساختارهای سرکوبگرانه موجودند.

⭕️نتیجه (تا این لحظه):

ما اکنون به مرز نتیجه نهایی رسیدیم. هزاران پترن‌ و الگوهای مشابه نشان داده که اراده‌ای که تا اینجای قصه رسیده، در نهایت به خواسته‌اش می‌رسد.

🛑و اما آخرین جمله‌ی این قصه: مادر پژمان انگشت اشاره بالا برد و گفت« شما خودتان هم می‌دونید با آبان نابود شدید و این آبان ادامه داره...» ادامه داشت…
و آبان ۱۴۰۳، آخرین آبان در تقویم جمهوری اسلامی بود.

پایان قصه،
نویسنده:
مردم ایران.

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

11 Oct, 18:18


نام عکاس را نمی‌دانم.

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

11 Oct, 18:18


شریعتمداری کیهان گفته اولویت ما لبنان است.

جنابان جنگ و فتنه،
ای قیّم‌های لبنان و غزه،
سر خم کنید و به فرش ایرانی زیر پایتان دمی نگاه کنید.
به رنگ‌هایش نگاه کنید. این رنگ‌ها شور زندگی ما ملت ایران است.
جنگ لبنان ، جنگ غزه، جنگ سوریه، هرگز جنگ ما نبوده و نخواهد بود.
اگر کسی تمایل به جنگ و ویرانی دارد، زحمت بکشد و برود دینِ جنگش را در محل مورد نظرش ادا کند.

جناب شریعتمداری، از دفتر کیهان بیرون بیا و برو لبنان. رافعی‌پور را با هم خودت ببر. اشکال ندارد، منقل‌ات را هم ببر.
تو که نفهمیدی و هرگز هم نخواهی فهمید، وقتش رسیده زورفهم شوی که ملت ایران یعنی شگفتی رنگ و عطر و طعم و در یک کلام؛ زندگی.
تو و هم سلک‌هایت؛ مثل اعلای مرگ و نابودی و نیستی هستید. شما از ما نبوده و نخواهید بود چون مانند رهبر «هیچ» و پوچ‌تان هیچ تعلق و مهری به این خاک گرامی ندارید.

ادامه‌ی تو و یارانت یعنی خشکی دریاچه‌ی ارومیه و زاینده‌رود و نشست‌زمین و…

ما؛ خالقان رنگ‌ها و طعم‌ها و عطرها و در یک کلام زندگی،
مثل تو نبوده و هرگز هم نخواهیم بود.
اولویت ما، زندگیست
اولویت ما رفاه سیستان و بلوچستان است و نه لبنان و نه هیچ جای دیگری.

سرنوشت کولبران کردستان برای ما در اولویت است.

ما که کمرمان خم شده از پنج دهه تورم و تبعیض و فقر و فلاکت حاصل از سیاست شما، حق داریم نگران فردای بچه‌هایمان باشیم و نه لبنان.

حق ندارید ما را وارد جنگی کنید که به ما ربطی ندارد.

حق ندارید شور رنگ‌ها، طعم‌ها و زیبایی‌های سرزمین‌مان را به آتش بکشید.

ما می‌توانیم برای درد همه‌ی مردم جهان (و نه فقط غزه)، ابراز همدردی کنیم اما در عمل، اولویت ما بچه‌های خودمان در بلوچستان و کردستان است.

#نه_غزه_نه_لبنان_جانم_فدای_ایران #ایران_دورت_بگردم #ایراندوستی

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

10 Oct, 04:45


▪️پادکست آناتومی جهان در داستان

@anatomijahan


▪️اپیزود هفتم


▪️تقابل خرده‌روایت‌ها با روایت‌های کلان،

▪️تحلیلی بر رمان تاریکی معلق روز، اثر زهرا عبدی



🔻همچنین می‌توانید در کست‌باکس و شنوتو صدای داستان ما را بشنوید.

زهرا عبدی

07 Oct, 16:48


.
🟢 نتایج نهایی نخستین دوره‌ جایزه‌ی مستقل فرهنگی و ادبی ایران‌ویج
#کشف_دوباره_ایران
.
هیئت داوران بخش ترانه (به ترتیب حروف الفبا):
مونا برزویی؛ شاعر و ترانه‌سرا
سهراب پورناظری؛ موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده و فعال اجتماعی
کامران رسول‌زاده؛ آهنگساز، ترانه‌سرا، شاعر، خواننده و بنیانگذار فستیوال یوالیتی (فیلم و تئاتر موزیکال) در فرانسه

هیئت داوران بخش داستان کوتاه (به ترتیب حروف الفبا):
بهنام بهزادی؛ کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تدوینگر
محمدحسن شهسواری؛ نویسنده، رمان‌نویس، فیلمنامه‌نویس و مدرس داستان‌نویسی
زهرا عبدی؛ نویسنده، رمان‌نویس، مدرس داستان‌نویسی، شاعر و فعال اجتماعی
مرتضی مردیها؛ فیلسوف، نویسنده و استاد دانشگاه
علی مصفا؛ فیلمساز، بازیگر و مترجم

شاخه‌‌ ویژه محیط زیست ایران؛
در دو مرحله‌ی انتخاب مردمی و انتخاب کارشناسان محیط زیستی

🔴 خبر خوب:
سایت #جایزه_ایرانویج به آدرس زیر راه‌اندازی شد:
Iranvijprize.com
.
.
.
@iranvijprize
@iranvijprize
.
.
.
#ایرانویج #جایزه_ادبی #جایزه #ایران #تمدن_ایران #فراخوان_ادبی #فراخوان #محیط_زیست_ایران

زهرا عبدی

01 Oct, 17:45


جمهوری اسلامی با سیاست خارجی که سرلوحه‌ی آن «مرگ بر...» بود، بی‌کم‌و کاست نیم قرن از زندگی ما ملت ایران را سوزاند و تباه کرد.

در تک‌تکِ روزهای این نیم قرن، یک روزِ بی‌تن‌لرز نداشتیم که سایه‌ی شوم جنگ همواره بر سر ما بود. ساکنان کدام کشور چنین احوالی را تجربه کردند؟
اینکه ندانی نانی را که امروزدر سفره داری، فردا چند است؟
اصلا فردا کیلو چند است وقتی حکومت بالای سرت با همه‌ی عالم در جنگ است؟

فردا... فردا... چه مفهوم بی‌پناهی برای ما ملت بی‌پناه بود. فردایی که در این حکومت هرگز از راه نرسید و بی ذره‌ای تردید تا این حکومت عربده‌کش وجود دارد، هرگز هم از راه نخواهد رسید.
تنِ نان در سفره‌ی ما با هر عربده‌ی جنگ‌طلبانه می‌لرزید. هشت سال جنگ و صدها هزار کشته و مفقود‌الاثر و جانباز نتیجه‌ی سیاست نابخردانه‌ی جمهوری اسلامی بود و باز هم خواهد بود.

همین حالا ( شامگاه سه‌شنبه دهم مهرماه ۱۴۰۳) که این خط را می‌خوانید در خبرهاست که موشک بالستیک شلیک شد.

بالستیک برای ما و جهان همان عربده های همیشه تو خالی‌تان است که برای شما عمر خریده و برای ما مردن تدریجی.
این‌بار به جای آبگرمکن، واقعا بالستیک زدید، چرا؟ چون طرفداران‌تان هم در تمام کانال‌های خودتان داشتند مسخره‌تان می‌کردند.
این موشک‌ها چه نفعی برای مردم دارد؟ هیچچچچ

به انتقام حسن نصرالله زدید؟ که گفت «چیزی به نام تمدن ایران دیگر اصلا وجود ندارد»
گفت و جگر ما را سوزاند که« خیلی آشکار می‌گویم نه تنها پول تسلیحات که پول تعدد زوجات ما را هم جمهوری اسلامی می‌دهد»
گفت و خون را در تن ما لخته کرد« مرگِ مهسا امینی اصلا چیزی نبود که شلوغش می‌کنید»

گفت و ما را خراشید « خامنه‌ای والاتر از آن است که منافع ملی ایران را فدای منافع امت اسلام نکند»

دنیا بداند، ما ملتی صلح‌طلبیم.

نشان به آن نشان که در تقویم ایرانی هر ماه جشنی مخصوص به خود دارد.اکنون جشن مهرگان است. مهرگان یعنی پیروزی مهر. هیچ‌کس نتوانسته ما ملت بزرگ ایران را که هزاران سال دیرینگی پسِ پشت داریم، از بین ببرد.

چرا؟ به یک دلیل آشکار:
ما ملتی مهرورزیم و مهر و عشق همواره پیروز است.
همین الان که دارم می‌نویسم موشک‌ها به اسراییل رسید اما شما به آرزوی کثیف‌تان نمی‌رسید.

دنیا دارد نظاره می‌کند که اسراییل دارد از مردم خودش دفاع می‌کند و و شما از بیگانه.

و اما هر اتفاقی بیفتد، ما ملت بزرگ ایران باید بدانیم تا اولویت ما ملی است و ایران عزیزمان است، هیچ دشمن داخلی و خارجی نتوانسته و نخواهد توانست ما را از بین ببرد.

#ایران_دورت_بگردم #ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم #ایران_آزادم_آرزوست #نه_به_جمهوری_اسلامی


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

30 Sep, 03:28


در دوران هر حکومتی برهه‌هایی وجود دارد که حتا اگر نخواهد بفهمد هم، به زور می‌فهمد عملکردش در ذهن و دل مردمش، چه جایگاهی را برایش فراهم کرده است.
روز مرگ حسن نصرالله یکی از ان روزهاست.

روزی که حکومت ج.ا به روشنی دید پولی را که از گلوی کودکان محروم بلوچستان برید و نیم قرن خرج «اندوه لبنان» کرد، مطلقا سودی برایش نداشت.
اکنون در سوریه و لبنان بیش از هر جای دیگری پایکوبی است و این نشان می‌دهد که اندوه لبنان بیش از آن که به ما ملت ایران ربطی نداشته باشد، به خود حسن نصرالله ربطی نداشت!

مرگ حسن نصرالله اما برای ما ملت ایران از جهتی دیگر درخور تامل است.
او آشکارا در چند سخنرانی گفت که چیزی به اسم تمدن ایران وجود ندارد.
او رسما هویت ایرانی را انکار کرد.
شما بگویید، نام کسی را که هویت و ملیت تو را انکار می‌کند، چه باید نامید؟

در یک سخنرانی دیگر گفت: «خیلی روشن می‌گویم که نه تنها از نظر سلاح که حتا خورد و خوراک ما را جمهوری اسلامی تامین می‌کند.»
آه که هیچ چیزی اندازه‌ی این حرف جگرخراشیِ ما ملت ایران نبود.

حکومتی که می‌تواند پول موشک‌های بالستیک حسن حزب‌الله را به همراه خرجی صیغه‌های رنگارنگ ارتش حزب‌الله تامین کند، چرا از تامین آب (مایع حیات) عاجز است.
آیا واقعا عاجز است؟
خیر، هر کسی که توان دودوتا چهارتا داشته باشد، می‌داند عامدانه عاجز است.

در حالی که در همین شش ماه گذشته چند کودک در هوتک( گودال آب که تنها منبع آب آشامیدنی انسان ودام در بلوچستان است) غرق شدند و یا توسط تمساح‌ها کشته یا دست > پایشان قطع شده...

آنان که پس از نیم قرن چپاول روزگار ملت ایران
فکر می‌کنند هنوز می توانند با مهره‌های شعاریِ اندوه لبنان، بازی کنند، بدانند که امروز همان روز موعود است. روزی که نخواهند هم شیرفهم شدند که تنها کسانی برای ما ارزش دارند که اولویت شادی و اندوه‌شان، ایران باشد.
و آبان ۹۸ ادامه دارد تا کار را تمام کند که :
جانان من، اندوه ایران کشت ما را.
عزیزان ایران هرگز از بین نمی‌رود و هزاران سال تمدن ایرانی نشان داده که کسانی که به انکار ما ملت نجیب و مهرپرور برخاستند، یکی یکی چنان محو شدند که اگار از ابتدا وجود نداشتند.
پاینده ایران
.
.
#حسن_نصراللَّه #جانان_من_اندوه_آبان_کشت_ما_را #جانان_من_اندوه_ایران_کشت_مارا #بلوچستان_آب_ندارد #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #ایران_دورت_بگردم #پاینده_ایران #تمدن_شکوهمند_ایران #تمدن_هزاران_ساله_ایران #ایرانی_آباد #آینده_درخشان


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

30 Sep, 03:00


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

22 Sep, 06:01


🟢 آثار راه‌یافته به مرحله‌ی پایانی
جایزه‌ی مستقل فرهنگی و ادبی ایران‌ویج #کشف_دوباره_ایران
.
📚 در بخش داستان کوتاه:
(داستان‌ها به ترتیب حروف الفبا)
- داستانِ «اردشیرنامک» نوشته‌ی علی شادکام
- داستانِ «باروی رِی» نوشته‌ی سعید احسان‌دار
- داستانِ «پروین، ندیده‌ی جهان‌بانو» نوشته‌ی مریم نورزاد
- داستانِ «پیشکشی هلنا خاتون» نوشته‌ی پونه مقدسی
- داستانِ «جرعه‌هایی از جادو زیرِ اَزار دار» نوشته‌ی لیلا سروش
- داستانِ «ساریگل» نوشته‌ی معصومه قدردان
- داستانِ «سیاوشان در شرق اروند» نوشته‌ی هانیه سلطانپور
- داستانِ «فیلتر جورابی» نوشته‌ی مریم ایجادی
- داستانِ «ققنوس» نوشته‌ی منصوره محمدصادق
- داستانِ «هجرت بغض مهاجر» نوشته‌ی باسط بای
.
🎶 در بخش ترانه:
(ترانه‌ها به ترتیب حروف الفبا)
- ترانه‌ی «ایران» سروده‌ی المیرا اسمی
- ترانه‌ی «به ضحاک و به مار و لشکر او» سروده‌ی حامد اشرف زارعی
- ترانه‌ی «ترک تاریخی» سروده‌ی حامد بیرالوندی
- ترانه‌ی «خدای خواجه در خانه» سروده‌ی علی حبیب‌پور
- ترانه‌ی «دخترم ایران» سروده‌ی سیامک عشقعلی
- ترانه‌ی «کوچه‌ی بن‌بست» سروده‌ی احسان بایگی
- ترانه‌ی «گهواره کهن» سروده‌ی افرا عسکریان
- ترانه‌ی «لبخند» سروده‌ی پرنیان روحانی
- ترانه‌ی «مادر» سروده‌ی نیما طباطبایی
- ترانه‌ی «مرز زیبایی» سروده‌ی فرحناز شهبازی‌فر
.
🍀 در بخش محیط‌زیست:
(برگزیدگان به ترتیب حروف الفبا)
- محمد ارجمندی
- سالار اسفندیاری
- سعید انصاریان
- کوروش بختیاری
- علی کشمیری
- آرش نیک‌خو
- کیان یزدانپور
.
🔴 برگزیدگان نهایی در هر سه بخش، در روز ۱۶ مهر، همزمان با جشن مهرگان اعلام خواهند شد.
.
.
.
@iranvijprize
@iranvijprize
.
.
.
#جایزه_ایرانویج #فراخوان_ادبی #محیط_زیست #محیط_زیست_ایران #داستان #داستان_کوتاه #ترانه #جشن_مهرگان #ایران
.
.
.
https://www.ddinstagram.com/p/DANP2ZOuncg/?igsh=Nm11OW9qNzd3a2ky

زهرا عبدی

22 Sep, 04:56


برای عکس سینه‌خیز در گل‌ولایِ « حسن جنگجو » به تاریخ ۳۱ شهریور ۵۹.
.
حسن جان! به هر مدرسه‌ای که رفتم، نگاره‌ی چهره‌ی کودکانه‌ات، پیش از من روی دیوار مدرسه‌‌ بود. من بازی می‌کردم و تو آنجا روی دیوار تا سینه در گِل‌ولای بودی.
پشت کتاب‌درسی‌ام، پشت دفتر مشقم، روی دیوارهای شهر، همه جا سینه‌خیز، با صورت گِلی، به سمت آینده‌ای که نبود، سینه‌خیز و گل‌آلود می‌رفتی.
هر وقت دفتر مشقم را می‌بستم، تو پشت جلد منتظرم بودی، انگار این سرنوشت ِسینه‌خیز، این چشمان نگران، پشت همه‌ی مشق‌ها، همه‌ی کتاب‌ها، چیزهایی دیده بود. همان آینده‌ای را دیده‌بود که تا چشم کار می‌کرد، گل‌آلود بود.
حسن جان! همه می‌دانند؛ چشمان سرباز، چیزهایی را در گِل می‌بیند که تاریخ در آینه نمی‌بیند. سرباز می‌بیند که این سینه‌خیز رفتن تمام نمی‌شود. می‌بیند که هیچ جنگی در تاریخی که تمام شد، تمام نمی‌شود. می‌بیند که هیچ تکه استخوانی برای مادر، پسر نمی‌شود. می‌شنود حزن مادر را که می‌خواند«پسر! بی‌همگان به‌سر شود، بی‌تو به سر نمی‌شود.»
حسن جان،
اربابان جنگ،عاشق نماد‌اند. تو اما سینه‌خیز از هر چه نماد است، بیرون زدی. وقتی در هیات تکه استخوانی بعد از ۳۴ سال به خانه برگشتی. مادرت تمام این سال‌ها، رنج را سینه‌خیز بود. مادرت هم در نماد نماند. برای همین تا به خانه رسیدی، در آغوشت گرفت و جان داد. هیچ مادری بعد از استخوانِ پسرش، حوصله‌ی نماد ندارد. .
حسن جان! امروز ۳۱ شهریور است. جنگ آغاز شد.
چگونه بگویمت، هر زنی، حتا اگر مادری نکرده، از وقتی این تصویر را دیده، منتظر پسری است که سینه‌خیز به خانه برمی‌گردد...
.«زهرا عبدی»
.
آدرس کانال https://t.me/Abdinovelist
.
#سی_و_یک_شهریور_پنجاه_و_نه #جنگ_ایران_عراق
#حسن_جنگجو #مادر_حسن_جنگجو #جنگ #فقدان #سوگ #نه_به_جنگ #جنگ_هرگز_تمام_نمیشود #زهراعبدی

زهرا عبدی

19 Sep, 18:36


«تمامِ صبح های سیصد و شصت روز دیگرِ سال، یک طرف و آن پنج روزِ دیگرش که شهریور در شهر به وصالِ مهر می‌رسد، یکطرف. ‏این وقتِ سال، رازهای مگویِ شهرها را، نسیمِ با خودش می‌برد به جایی که رازهای تمامِ شهرهای غمگین جهان در آنجا بهم می‌رسند؛ شوکرانْ‌شهری در دوردست‌های نزدیک. ‏تمامِ رازهای تلخ و مگو، درست در همین موقعِ سال یا دسته‌جمعی خودکشی می‌کنند، یا با آن نسیم در جهتی بی‌جهت، همدیگر را می‌وزند و می‌روند تا شوکران‌شهر و آنجا به شوکران تبدیل می‌شوند و گوشه‌ای آرام می‌مانند تا سقراطی از راه برسد.»

#زهرا_عبدی
📚تاریکی معلق روز
#تاریکی_معلق_روز

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

19 Sep, 17:03


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

19 Sep, 17:03


چرا مینی‌سریال «یک جنتلمن در مسکو» برای مخاطبان ایرانی جذاب است؟

مینی‌سریال «یک جنتلمن در مسکو» بر اساس رمانی به همین نام نوشته آمور تولز، روایتی است از زندگی یک اشراف‌زاده در روسیه پس از انقلاب بلشویکی که شباهت‌های معناداری با واقعه‌ی ۵۷ در ایران و سرنوشت نخبگان دارد. برای مخاطب ایرانی، این سریال درک عمیق‌تری از انقلاب‌های سیاسی و پیامدهای آن‌ها به ارمغان می‌آورد و این مقایسه به ویژه در فهم ایدئولوژی‌های سرکوبگر و اثرات آن‌ها در دوران مدرن بسیار جذاب است

با توجه به شباهت‌های تاریخی و فرهنگی دوره آی که سریال در آن می‌گذرد با اتفاق ۵۷ ، به چند دلیل دیدن این مینی سریال را به مخاطب ایرانی بسیار پیشنهاد می‌کنم:

یک: بررسی ابعاد پیچیده‌ی زندگی در سایه‌ی یک تحول اجتماعی مانند انقلاب بلشویکی که شباهت هایی به۵۷ در ایران دارد. داستان سریال حول شخصیت کنت روستوف می‌چرخد که پس از انقلاب روسیه محکوم به حصرخانگی در هتل متروپلیس می‌شود. این تجربه، شباهت‌های عمیقی با وضعیت برخی از افراد پس از اتفاق ۵۷ در ایران دارد، جایی که برخی از نخبگان، هنرمندان، نظامیان و... به زندگی در انزوا مجبور شدند.

دو: نشان دادن ابعاد پنهان‌کاری‌هایی در دولت بلشویک‌ها و ۵۷. پنهان‌کاری‌هایی چون کشتن‌ها و حبس‌هایی که نتیجه‌ی تغییرات شدید در طبقات اجتماعی و سیاسی بود.

سه: هر دو اتفاق، بر زندگی مردم عادی تاثیر عمیقی گذاشتند مانند کمیاب و نایاب شدن‌ خوراکی‌ها و اجناس لوکس.

چهار: سریال به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه تحمیل و تاثیر ایدئولوژی جدید، زندگی مردم را زیرورو می‌کند. مشابه اتفاقی که در ۵۷ برای مردم رخ داد. مانند حجاب اجباری بعد از ۵۷.

پنج: از درخشان‌ترین نکات این مینی‌سریال نشان‌دادن تضادهای اخلاقی در شرایط بحرانی است. لو دادن دوست و گرفتن مقام بالا درحکومت جدید یا ایستادن بر حفظ ارزش‌های انسانی چون حفظ روابط زیبای انسانی، دوستی و مهر ...

شش: یکی از مضامین برجسته سریال، وفاداری به اصول شخصی برابر فشارهای سیاسی و اجتماعی است. این نکته لذت بسیار دارد.

هفت: داستان سریال، روایتگر بقای انسانی در برابر تغییرات اجتماعی عظیم و ویرانگر است. هر دو اتفاق منجر به تصفیه‌های گسترده سیاسی شد. در روسیه، بلشویک‌ها مخالفان را سرکوب و حذف کردند، مشابه ج.ا که پس از ۵۷، بسیاری از افراد برجسته سیاسی دستگیر، زندانی یا تبعید شدند.


با این شباهت‌ها و البته روایت هنری بسیار زیبا،
دیدن#یک_جنتلمن_در_مسکو ، تجربه‌ای است که در هم‌تجربگی با بخشی از تاریخ معاصر ایران، برای مخاطب ایرانی می‌تواند جذاب باشد #معرفی_سریال

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

15 Sep, 04:53


#مهسا_امینی

این دختر معصوم، عصاره‌ی معصومیت دختران و ‌پسران ایران‌ بود
بعد از کشتن سیاوش، (که او نیز عصاره‌ی معصومیت دورانش بود) دیگر هیچ چیز به قبل از کشتن سیاوش، برنگشت

هیچ‌کس نتوانسته در این سرزمین معصومیت را بکشد و قسر دربرود.
تاوان کشتن معصومیت هولناک است.
وقتی معصومیت در سرزمینی کشته می‌شود، افراد آن سرزمین پس از این مرگ، روزگار دیگری خواهند داشت،
آنها از زیستن در «غیاب»،
به زیستن در «حضوری دیگر» می‌رسند.

ما خیلی وقت بود می‌دانستیم ما را در «غیاب» حبس کرده بودند.
ما بعد از ژینا، «غیاب» از خویشتن را با شجاعت خط زدیم.

قتل معصومیت، رمزگشایی این تغییر بود
از این روست که وقتی خون سیاوش بر زمین ریخت از آن گیاهی رویید که هیچ‌کس نتوانست روییدنش را مانع شود.
آن گیاه؛ پایان «غیاب» و آغاز «حضور» بود.

«حضور» یعنی از بودن ِما،
چیزی در هستی بر جای بماند، وگرنه حضورمان یک غیاب محض است
بود و نبودمان فرق نمی‌کند

ما خیلی وقت بود فهمیده بودیم، ما را به غیاب مبتلا کردند.
هنوز گیج‌گاه‌مان منگ از ضربه‌ی سخت قتل‌عام آبان ۹۸، بود که ژینا را کشتند.
معصومیت را فجیع کشتند.

ما دیگر به غیاب تن نخواهیم داد تا زمانی که خون سیاوش‌ را دادخواهی نکنیم

بعد از این جنس حضور است که یک سرزمین و یک ملت،
تا ابد حاضر خواهد بود
تا هزاران هزار سال، وقتی بی‌خیال مرگ معصومیت نشود.

بعد از مهسا هیچ چیزی نتوانست این جنس «حضور» را غیاب کند چرا که ما به «بود» در جهان انسانی چیزی افزوده‌ایم:
بیرون کشیدن زندگی از دهان مرگ و به میراث گذاشتن یاقوت «زندگی» برای آیندگان این سرزمین.
آی معصومیت کشته شده
آی مهسا امینی،
به نام تو که چه زیبا
نام تو
رمز ما شد.
.
#مهسا_امینی #نام_تو_رمز_میشود .

https://t.me/Abdinovelist